تاریخچه کارخانه
این کارخانه از سال 1379 شروع به کار کرد که در انتهای خیابان امیرآباد و جنب خانه کارگر میباشد. در ابتدا این کارخانه دارای چهار دستگاه سولزر و یک دستگاه چلهکشی بود.
هم اکنون این کارخانه دارای 10 ماشین سولزر و یک ماشین چلهکشی و نیز ماشین بوبین پیچی و گره زنی میباشد.
محصولات
این کارخانه هم اکنون با ظرفیت اسمی ماهانه 30000 مترمربع پارچههای ساده و طرحدار که مصارف ملحفهای و پردهای و پیراهنی (تترون، متقال و پاناما) را دارد تولید میکند.
نخ مصرفی
تار: فیلامنت نمره 150 جوشی
پود: 21 لاپلی استر ویسکوز (یا 31 لا)
پلان کارخانه
چارت سازمانی
مدیرعامل
مدیرداخلی
مدیرتولید
حسابداری
مدیرفنی
مدیر سالن بافندگی
گره زنی
چله کشی
کنترل پارچه
بافندگی
مکانیکی
بافنده ماهر 6 نفر
بافنده درجهدو3نفر
کنترل پارچه 1 نفر
نخ کشی
نام کمپانی: سولزر روتی حداکثر عرض بافت: cm220
کشور سازنده: سوئیس نخ مصرفی پود: پلی استر پنبه
سیستم پودگذاری: راپیر نخ مصرفی تار: پلی استر ویسکوز
سیستم تشکیل دهنه: بادامک برق ماشین: سه فاز 380 ولت
تعداد ورد: 8 تعداد پیک: پیک در دقیقه 320-280
مقدمه
بافندگی یکی از قدیمیترین صنایع دستی به شمار میرود. امروزه شواهدی در دست است که نشان میدهد بشر از نه هزار سال پیش از پارچه استفاده کرده قرنهای متمادی صنعت بافندگی یکی از مهمترین صنعتهای بشر به کار میرفت. این صنعت نه تنها از نظر تولیدی بلکه از نظر اجتماعی نیز اهمیت فراوانی داشت.
نخهای تولیدی در زمانهای قدیم بسیار نایکنواخت و ضخیم بوده به همین دلیل پارچههای تولیدی کاملاً ضخیم بودند و همچنین از استحکام و کیفیت کمی برخوردار بودند.
اولین طریقه تولید پارچه توسط بشر عبارت بود از آویختن نخهای تار از یک چوب افقی و آویزان کردن وزنههایی در انتهای نخ به منظور کشش و سپس نخ پود به صورت یک بسته از لابلای نخهای تار عبور داده میشد تا بافت پارچه تشکیل شد. طریقهای که بعدها اختراع شد نخهای تار در داخل چهارچوبی افقی به صورت کاملاً کشیده قرار میگرفت و نخهای پود از لابه لای نخهای تار عبور داده میشد که به علّت طول محدود چهارچوب و نخهای تار پارچه بافته شده نیز دارای طول محدودی بود.
در قرون بعدی نخهای تار بر روی غلتک نخ تار پیچیده میشد و در داخل دستگاه بافندگی دستی قرار داده میشد و نخهای تار بعد از باز شدن به صورت افقی در میآید و در این حالت بافته میشد و سپس پارچه تولیدی بر روی غلتک پارچه پیچیده میشد.
اولین تحول در راه تکنیکی شدن دستگاههای بافندگی در سال 1733 میلادی توسط شخصی به نام جان کی ایجاد شد ولی با اختراع پرتاب ماکوی سریع سبب سریعتر شدن بافندگی شد. گرچه این اختراع کارآیی دستگاههای بافندگی را به مقدار کمی افزایش داد ولی باعث گردید تا راه جدیدی برای اختراعات بعدی گشوده شود در سال 1785 میلادی ادمونت کاوت رایت موفق به اختراع یک دستگاه مکانیکی بافندگی شد.
در اوایل سال 1800 میلادی شارل ماری ژاکارد موفق به اختراع دستگاه تشکیل دهنده گردید در ماشینهای بافندگی عملیاتی مانند دفتین زدن پودگذاری و تشکیل دهنده و غیره مکانیکی بود ولی تعویض ماسوره دستی بود و یا به محض پاره شدن تار کارگر باید دستگاه را متوقف میکرد.
این مسائل باعث پایین آمدن راندمان و همچنین پایین آمدن کیفیت پارچه میگردید. این مسائل سبب شد تا ماشینهای بافندگی به مکانیزههایی مجهز شوند که عملیات فوق را به صورت اتوماتیک انجام دهند.
در زمان تبدیل و تبدیل ماشینهای بافندگی اتوماتیک راههای دیگری نیز برای بالا بردن تولید ماشین بافندگی تولید باز شد به طوری که مهمترین عامل محدود کننده سرعت ماشین بافندگی وجود ماسوره نخ بود در داخل جسم پودگذار (ماکو) و در نتیجه زیاد بودن جرم جسم پرتاب شوند بود به این دلیل روشهایی از اوایل قرن بیستم برای طریق پودگذاری جدید پیشنهاد شد.
در سال 1866 باکستون و شرمن ایدهای را به ثبت رساندند که براساس آن یک گیره سوزنی به داخل دهنه رفتند و نخ پود را از سمت دیگر به داخل دهنه میکشید.
در سال 1871 شخصی به نام ویلیام جی در امریکا سیستمی را به ثبت رساند که براساس آن دو گیره سوزنی عمل پودگذاری را انجام میداد یک سوزن نخ پود را وارد دهنه میکرد و در وسط دهنه سوزن دیگر نخ پود را گرفته و از دهانه خارج میکرد.
در سال 1905 دانیل مونسون استون سیستمی را عرضه کرد که در آن عمل پودگذاری توسط ماکویی انجام میگرفت که در دو سر آن گیره وجود داشت و متناوباً پود را از طرفین وارد دستگاه میکرد.
در سال 1991 کارل پاستور در آلمان امتیاز یک سیستم ماکو گیرهای به دست آورد.
در سال 1914 جی سیبروز اولین روش پودگذاری به وسیله هوا را به ثبت رساند.
در سال 1922 برای اولین بار کار وانتین و یوهان کابر در آلمان موفق شدند که ایده که یک روش جدید بافندگی به وسیله ساختن یک ماشین گیرهای جامه عمل بپوشانند.
در سال 1924 مهندسی به نام رودلف روسمن شروع به طرح یک روش جدید پودگذاری کرد که ماشین بافندگی سولزر امروزی نتیجه کار آن است.
در سال 1949 اولین ماشین بافندگی با جت آب توسط ولادمیر اسواتی در چک اسلواکی ساخته شد.
در سال 1995 ایده دیگری در زمینه ساخت ماشین بافندگی که در یک زمان بتواند چندین پود را در چندین دهنه به طور همزمان قرار دهد ارائه گردید که براساس آن تعداد ماشین بافندگی ساخته شد و بالاخره اینکه جدیدترین ایدهای که براساس تشکیل دهنه موجی ارائه شد از رودلف روسمن است که در ماشینهای جدید توربو تی و ار کارخانه رقی به کار رفته است.
اما نکته قابل توجه در تمام این ماشینها این است که در تمام آنها از قدیمیترین دستگاه یعنی یک چوب افقی تا دستگاههای پیشرفته امروزی باید 5 عمل اصلی صورت گیرد که عبارتند از:
< >باز شدن نخ تار تشکیل دهنه قرار دادن نخ پود داخل دهنه دفتین زدن پیچیدن پارچه تولیدی به طور کلی امروزه عامل محدود کننده سرعت ماشینها بافندگی چگونه پودگذاری است و تمام تلاش دانشمندان و مهندسین اختراع روشی است که بتوان سرعت پود گذاری را افزایش داد. بنابراین امروزه ماشینهای بافندگی را میتوان براساس روش پودگذاری تقسیم بندی کرد.
1. ماشینهای بافندگی با سیستم پودگذاری معمولی که خود به دو دسته ماشینهای بافندگی معمولی و اتوماتیک تقسیم میشود.
2. ماشینهای بافندگی با سیستم پودگذاری غیرمعمولی: این ماشینها خود به چند دسته تقسیم میشوند.
الف ماشینهای بافندگی که در آنها عمل پودگذاری توسط یک جسم پرتاب شونده انجام میشود.
ب ماشینهای بافندگی که در آنها عمل پودگذاری به طور مثبت انجام میگیرد.
ج ماشینهای بافندگی بدون ماکو دارای مزایای زیر هستند:
1) کم شدن جرم جسم پرتاب شونده به علّت کوچک بودن آن که همچنین سبب کم شدن ارتفاع دهنه شده که این عمل باعث زیاد شدن سرعت عمل دستگاه میشود.
2) انرژی مورد نیاز جهت به حرکت درآوردن ماشین بافندگی با توجه به توان پودگذاری مساوی کمتر میباشد.
3) اصطکاک اجزا ماشین مثل مضراب چوب مضراب ماکو و ماسوره وجود ندارد دیگر نیازی به ماسوره پیچی و ماسوره تمیز کنی نیست.
ماشینهای بافندگی بدون ماکو که پودگذاری در آنها به وسیله دو گیره آنجا میشود در این روش دو گیره برای پودگذاری همزمان عمل میکند در هر سمت ماشین که میله گیره یا یک تسمه گیره وجود دارد که طول هر یک کمی بزرگتر از نصف شانه بافندگی ماشین است یکی از این گیرهها گیره آورنده و دیگری گیره برنده است و هر دو همزمان به داخل دهنه وارد میشود و در وسط دهنه به یک دیگر میرسند.
در این نوع ماشینها انتقال نخ پود به داخل دهنه به دو روش انجام میشود که روش دواس و روش کابلر ماشینهای سولزر کارخانه یزد تترون به روش داوس عمل میکنند. این روش توسط دیموند داوس طی یک کار تحقیقات نه ساله اختراع شد و در سال 1993 حدود بیست ماشین با عرض شانه نود سانتیمتر شروع به کار کرد.
روش پودگذاری در این ماشینهای به این طریق است که:
1. گیره آورنده که در سمت بوبین قرار دارد و ابتدای نخ پود را میگیرد و وارد دهنه میشود.
2. همزمان با آن این گیره برنده نیز وارد دهنه میشود.
3. هر دو گیره به وسط دهنه رسیده و ابتدای نخ پود توسط گیره برنده گرفته میشود و دفتین به لبه پارچه کوبیده میشود.
از خصوصیات این روش این است چون سرعت باز شدن نخ کمتر از روش کابلر است میتوان برای بافندگی از نخهای فیلامنت و ابریشم طبیعی استفاده کرد و همچنین مکانیزم مراقبت نخ پود در خارج دهنه است به همین دلیل بهتر است در دسترس قرار گیرد.
ماشینهای بافندگی سولزر مدل F2001
این ماشینها سوئیسی بوده و از نوع ماشینهای بافندگی برون ماکو و از نوع راپیر است الکتروموتور این ماشینها مانند سایر دستگاههای بافندگی منفذدار می باشد تا گرد و غبار وارد آن نشود و همچنین دارای محور و یاتاقانهای محکم زری الکتروموتورهای معمولی می باشد و بالاخره اینکه این الکتروموتورها باید هنگامی که بار زیادی به آنها وارد میشود دور الکتروموتور افت کمی داشته باشد و بتواند خیلی سریع به دور اصلی خود برسد. البته قبل از توضیح در مورد دستگاههای بافندگی نکته قابل توجه این است که در هر دستگاه بافندگی باید ترازی قرار داشته باشد تا در هنگام کار کردن هیچ گونه لرزشی در دستگاه به وجود نیاید.
این دستگاه به وسیله یک کلید اصلی روشن و خاموش میشود این کلید برای قطع و وصل کردن برق به تمام قسمتها مختلف ماشین به کار میرود بعد از روشن کردن کلید 5 ثانیه طول میکشد تا الکتروموتور به دور اصلی خود برسد و سپس ماشین آماده استارت است.
در روی دستگاه سه چراغ اصلی وجود دارد قرمز، زرد و سبز که چراغ قرمز نشان دهنده توقف دستگاه به علّت پارگی نخ پود یا به علّت فشار دادن کلید Stop است، چراغ زرد رنگ نشان دهنده پارگی در نخ تار و چراغ سبز نشان دهنده در حال کار بودن دستگاه یا توقف دستگاه در هنگامی که تولید به مقدار تنظیم شده بر روی کنتور دستگاه است.
1 1
4 2 3
به طور کلی بر روی دستگاه 4 کلید اصلی وجود دارد (کلید شماره 1 کلیدهای سبز رنگ این کلید برای راهاندازی استارت) دستگاه به کار میروند و برای بالا بردن ضریب ایمنی دستگاه دو کلید روی دستگاه تعبیه شده که باید هر دو را با هم فشار داد تا دستگاه شروع به کار کند البته این عمل فقط زمانی که دستگاه روی درجات 50 تا 180 درجه قرار گیرد عمل میکند و خارج از این محدوده زمانی دستگاه در حال کار کردن است استارت به وسیله سیستم الکترونیکی قفل میشود البته هنگامی که دستگاه متوقف شد برای استارت مجدد باید توجه داشت راپیرها در حال حرکت به سمت بیرون دهنده و یا اول سیکل بعدی روی 310 درجه باشند و برای این کار باید به وسیله کلید تک استارت دستگاه را در وضعیت مطلوب قرار داد در غیر این صورت ممکن است باعث پارگی نخهای تار و یا شکستن راپیرها شود.
کلید شماره 2 (کلید قرمز رنگ) این کلید، کلید Stop یا توقف دستگاه است و با فشار دادن آن بلافاصله دستگاه از حرکت باز میایستد.
کلید شماره 3: این کلید باعث حرکت آهسته دستگاه به عقب میشود و سیاه رنگ است و وقتی این کلید را فشار میدهیم دستگاه با سرعت کم به عقب بر میگردد و بر روی 310 متوقف میشود در این درجه دستگاه آماده استارت بعدی است.
کلید شماره 4: این کلید نیز سیاه رنگ بوده و باعث حرکت آهسته دستگاه به جلو میگردد و تا زمانی که کلید را فشار میدهیم دستگاه با سرعت آهسته کار میکند و به وسیله آن میتوان کلید عملیات بافت پارچه و نحوه حرکت راپیرها را مشاهده کرد. بر روی دستگاه یک صفحه کلید دیگری هم وجود دارد که برای کنترل دستگاه است.
کلید شماره 5: سرپودهای (سیاه) با فشار دادن این کلید ماشین در جهت عکس برای پیدا کردن سرپوش به حرکت در میآید. این عمل فقط بین درجات 25 تا 50 امکانپذیر است در این حالت راپیرها در خارج از دهانه کار میکند و اگر ماشین روی درجات دیگری باشد این کلید به طور الکترونیکی قفل میشود.
کلید شماره 6: کلید سر پودیابی (سیاه رنگ) با فشار دادن این کلید عمل سرپودیابی در جهت جلو انجام میگیرد و خارج از درجات 25 تا 50 قفل میشود.
کلید شماره 7: کلید درخشان دو پارگی نخ پود (زردرنگ) این کلید به دو دلیل روشن میشود:
< >به علّت پارگی پود ضمن کاربه علّت فشار دادن این کلید در حالی که ماشین خاموش است. این عمل باعث قطع شدن سیستم کنترل پود شده و ماشین میتواند بدون داشتن نخ پود کار کند. کلید شماره 8: لامپ نمودار اشکالات (زرد) اگر یکی از اشکالات زیر بروز کند چراغ مذکور روشن میشود:< >میله و بوش سرپودیابی درگیر نشده باشند.میکروسدیم ایمنی راپیر سمت راست و چپ عمل نموده باشد.میکروسدیم پلتار عمل نموده باشد.اشکال در سیستم روغن کاری دستگاه کلید شماره 9: لامپ سرپودیابی اتوماتیک (زرد) در ضمن عمل پودیابی چراغ چشمک میزند.
کلید شماره 10: کلید درخشان سرپودیابی (آبی) با فشار دادن این کلید سیستم خود کار سرپودیابی قطع و لامپ آبی روشن میگردد با فشار دادن مجدد این کلید سیستم سرپودیابی را دوباره به کار انداخته لامپ آبی رنگ خاموش میشود.
كليد شماره 10: كليد درخشان سرپوديابي (آبي) با فشار دادن اين كليد سيستم خود كار سرپوديابي قطع و لامپ آبي روشن ميگردد با فشار دادن مجدد اين كليد سيستم سرپوديابي را دوباره به كار انداخته لامپ آبي رنگ خاموش ميشود.
كليد شماره 11: كليد درخشان آزاد كننده ترمز (آبي) با فشار دادن اين كليد ترمز ماشين آزاد و كليد روشن ميگردد و ميتوان ماشين را با دست گردانيد با فشار دادن مجدد كليد آبي خاموش و ترمز گرفته ميشود.
كليد شماره 12: ديودهاي چشمك زن: اين ديودها نشان ميدهد كنترل پود درست است يا نه.
شروع و خاتمه كنترل پود توسط ديود انجام ميشود.
ديود شماره 13: اين ديود لحظه زمان ترمز را نشان ميدهد.
ديود شماره 14: اين ديود نمودار آمادگي راهاندازي استارت است و موقعي روشن ميشود که تمام شرايط لازم جهت راهاندازي دستگاه فراهم است.
اجزاء و ساختماني تشكيل دهنده ماشينهاي بافندگي
به طور كلي ماشينهاي بافندگي داراي قسمتهاي مختلفي هستند كه بعضي از آنها از زمان پيدايش ماشينهاي مكانيكي بافندگي پارچه و ... اما ميتوان گفت بيشترين تغييرات در جسم پودگذار و دفتين زدن است و در بعضي از موارد هم تشكيل دهنه مثل ماشينهاي چند فازي زيرا اين عوامل از جمله علل محدود كننده سرعت ماشينهاي بافندگي هستند.
1. غلتك نخ تار (اسنوبافندگي)
اين غلتك اولين قسمت يك ماشين بافندگي است كه نخهاي تار در قسمت مقدماتي بر روي آن پيچيده شده و با بافته شدن پارچه اين نخها كمكم از روي غلتك در بالا بردن راندمان دستگاههاي بافندگي خيلي مؤثر است به طوري كه ميتوان از آن به عنوان قلب بافندگي نام برد زيرا اگر نخها بر روي غلتك به طور صحيح قرار نگيرند سبب پارگي بيش از حد نخها و توقف زياد ماشين ميشود.
2. پل پارچهاي
اين پل باعث ميشود كه نخهاي تار در حالت عمودي تغيير جهت داده و به صورت افقي در آيند علاوه بر اين در دستگاه جديد اين پل داراي يك حركت نوسان نيز بوده و در هنگام دفتين زدن به نخهاي تار كشش زيادي وارد نشود که باعث پارگي در نخهاي تار شود.
3. لاملها
لاملها وسايلي هستند جهت كنترل نخ تار كه به دو گونه عمل ميكنند لاملهاي مكانيكي 2 لاملهاي الكتريكي در دستگاههاي جديد عموماً از لاملي الكتريكي استفاده ميشود.
مزيت لاملهاي الكتريكي اين است كه ديگر احتياجي به قسمتهاي انتقال حركت مثل بادامك راهروهاي مختلف ندارد و مكانيزم آنها نيز بدين ترتيب است كه لاملها بر روي ريل دندانهدار سوار ميشوند كه اين ريل از دو قسمت 1 ريل U شكل و 2 ريل دندانهداري كه داخل ريل U شكل قرار دارد به طريقي كه توسط دو لايه عايق از هم جدا ميشوند ريل داخلي كمي بلندتر از ريل خارجي است هر يك از دو ريل به دو قطب مختلف جريان ضعيفي متصل هستند و در صورت پاره شدن نخ لامل پايين افتاده و توسط لامل بين دو قطب جريان بسته ميشود و جريان اصلي الكتروموتور را قطع ميكند.
4. وردها
قالبهاي مستطيل شكل از جنس چوب يا فلز هستند و ميل ميلكها در داخل آن قرار دارد و چون نخهاي تار از ميان ميلكها عبور ميكنند پس هنگام تشكيل دهنه اين وردها هستند که بنا به طرح بافت به وسيله يكي از مكانيزمهاي تشكيل دهنه مثل (دابي ژاكارد و يا بادامك) به بالا و پايين رفته و تشكيل دهنه ميدهند.
5.ميل ميلكها
ميلهاي فلزي نازكي هستند كه تقريباً در وسط آنها سوراخي وجود دارد و هر نخ تار از بين يك سوراخ يك ميل ميلك عبور ميكند و بنابر طرح بافت به تعداد معين در وردها قرار ميگيرند.
6. شانه
وسيلهاي است كه جنس فلز به وسيله يك قاب چوبي يا فلزي به دفتين متصل است. طول آن كمي بيشتر از عرض پارچه است تعداد دندانهاي شانه بستگي به نمره آن دارد نمره شانه نشان دهنده مقدار دندانه شانه در يك سانتيمتر است كه ميتواند از نمره 3 تا 180 در بافندگي از آن استفاده كرد اما نمرات پايين آن براي بافتن پارچه به كار نميروند.
كار شانه اين است كه نخهاي تار را در طول و عرض پارچه به طور مساوي و يكنواخت تقسيم كند و همچنين هنگامي كه نخ پود در دهنه قرار گرفت به وسيله عمل دفتين زدن شانه نخ پود را به لبه پارچه كوبيده و پارچه توليد ميشود.
7. دفتين
وسيلهاي است كه بر شانه متصل است و شانه حركت خود را از آن تأمين ميكند.
8. جسم پودگذار
وسيلهاي است كه نخ پود را در درون دهنه تشكيل شده قرار ميدهد اين وسيله در ماشينهاي قديم ماكو و در ماشينهاي جديد راپير پروژكتايل و غيره است.
9. پل پارچه
پل پارچه بعد از بافته شدن و عبور از روي پل پارچه تغيير جهت داده و به غلتك پارچه منتقل ميشود.
10. غلتك كشش دهنده (سمبادهاي)
اين غلتك در ماشينهاي قديمي داراي سوزنهاي فلزي بوده ولي در ماشينهاي جديد از سمباده به جاي خارهاي فلزي استفاده ميكنند و دليل اين است كه خارهاي فلزي ممكن است باعث سوراخ شدن پارچه شوند.
ولي سمباده آن روي پارچه اثر نميگذارد و كار آن تحت شكش قرار دادن پارچه است.
11. غلتك پارچه
غلتكي است كه پارچه بعد از توليد بر روي آن پيچيده ميشود.
روش كار با ماشينهاي سولزر
براي كار با ماشينهاي سولزر ابتدا بايد غلتك نخ تار را روي دستگاه قرار داد اگر طرح بافت ما با طرح قبلي يكي باشد در اين صورت ابتدا جلر را در پشت دستگاه قرار داده و نخهاي آن را توسط دستگاه پيوند زن اتوماتيك نخهاي غلتك جديد را با نخهاي تار قبلي پيوند ميزنند ولي در غير اين صورت بايد وردهاي دستگاه را بيرون آورند و بعد از نخ كشي با طرح جديد آنها را در جاي خود نصب كرد.
چگونگي برطرف كردن نخ تار
در صورتي كه چراغ زرد روي دستگاه روشن باشد نشان دهنده اين مطلب است كه نخهاي تار پاره شده است در اين صورت براي پيدا كردن نخ مربوط لامل نخ مربوط پايين افتاده و در دندانهاي ريل گير ميكنند بافنده دستگاه با كشيدن دست روي لاملها لامل مربوط را پيدا ميكند و سپس نخ مربوط را با يك تكه تقريباً نيم متري نخ پيوند ميزنند و از لامل ميل ميلك و شانه عبور ميدهد. سپس نخ را كمي كشيده و كليد شماره 3 (حركت به سمت عقب) را فشار ميدهيم تا دستگاه متوقفشود سپس با فشار دادن همزمان هر دو كليد استارت دستگاه را روشن ميكنيم.
برطرف كردن پارگي پارگی نخ پود
اگر بعد از توقف دستگاه چراغ قرمز آن روشن شد نشان دهنده پارگي در نخ پود است. براي برطرف كردن آن كليد سرپوديابي با علامت منفي 5 (شماره 5) را فشار ميدهيم تا حركت به اندازه يك پود به عقب برگردد سپس بقيه نخ را از دهنه بيرون آورده كليد حركت به سمت عقب (شماره 3) را فشار ميدهيم تا دستگاه متوقف شود.
سر نخ پود را از كنترل كننده نخ پود گذرانده بعد از عبور از زير قيچي را بالا گرفته دستگاه را روشن ميكنيم اگر تعداد پارگي نخ پود زياد باشد بايد راپيرها را تميز كنيم.
در ماشينهاي سولزر راپيري ميتوان با نخهاي پود مختلفي چه از نظر جنس و چه از نظر نمره استفاده كرد زيرا در اين دستگاهها گرفتن و آزاد شدن نخ پود توسط راپيرها كنترل شده است.
راپيرها قطعات ظريفي بوده و نياز به كنترل و مواظبت دارند آنها از جنس آلومينيوم يا استيل هستند و در هنگام كار راپير برنده نخ پود به داخل راپير آورنده رفته و نخ را گرفته و در طول دهنه قرار ميدهد براي مواظبت و كنترل راپيرها بايد به موارد زير توجه كرد.
زبانه و گير فلزي بايد بازديد شوند تا دچار سائيدگي در اثر تماس با هم نشده باشند.
قسمتهاي نخ گير را با نخ پود آزمايش كنيم.
سر قلابها بازديد شوند تا سائيدگي و خرابي نداشته باشند.
قسمتهاي لاستيكي كه حركت راپيرها را تأمين ميكند در ماشينهاي سولزر به دور يك دايره پيچيده ميشود بنابراين براي اينكه از مسيرشان خارج نشوند نياز به راهنمايي دارند اين راهنمايي در عرض پارچهاي ايجاد خطهاي طولي ميكنند كه از معايب پارچه محسوب ميشود قسمت محركههاي تسمه در سمت چپ و راست دستگاه به وسيله ميل لنگهاي منحني شكل چرخ تسمهها را كه راپيرها به آن متصل است به حركت نوساني در ميآورد دامنه حركت تسمهها و راپيرها بستگي به عرض پارچه به اضافه شانه كوچك حاشيه دارد.
تشكيل حاشيه كنار پارچه (كناره پارچه)
در ماشين بافندگي ماكودار چون نخ از روي ماسوره درون ماكو باز ميشود و ماكو تمام طول عرض پارچه را طي ميكنند و كنار پارچه چون نخ چيده نميشود بسته ميشود اما در ماشينهاي بافندگي بدون ماكو نخ پود از روي بوبين باز شده و در داخل دهنه قرار ميگيرد چون نخي كه وارد دهنه شده نميتواند دوباره باز گردد تا حاشيه را ببافد به اين ترتيب بعد از اينكه نخ پود در عرض پارچه قرارگرفت انتهاي نخ كه سمت بوبين است چيده ميشود به اين ترتيب سر نخ از دو سمت پارچه بيرون ميماند كه اين نخها در مراحل عملياتي تكميلي مشكلي را به وجود ميآورد براي افزايش مقاومت حاشيه پارچه در اين نوع ماشينها ميتوان توسط بافت لينو يا گاز تا حدي استحكام حاشيه را افزايش داد ولي در هر حال نخهاي پود به صورت ريشهاي در حاشيه قرار ميگيرد.
حاشيه برگردان (دم توكن)
يكي از روشهاي مورد استفاده در اين نوع ماشينها استفاده از حاشيه برگردان است كه به اين ترتيب حاشيه پارچه از مقاومت خوبي برخوردار ميشود و شكل آن نيز شبيه حاشيه پارچههايي ميشود كه با ماشينهاي ماكويي بافته شده است.
مكانيزم اين دستگاهها به اين طريق است كه پودهاي بيرون آمده از پارچه به داخل دهنه بعدي برگردانده ميشود مشكل عمدهاين روش اين است كه تراكم پودي كنار پارچه دو برابر تراكم پودي پارچه ميشود در نتيجه كناره پارچه خيلي ضخيم شده و چنانچه تغييراتي در آن داده شود در عمليات تكميلي بعدي دچار مشكل ميشويم.
البته اين را ميدانيم كه در ماشينهاي راپيري راپيرها بلافاصله بعد از خارج شدن از دهنه كار نخ پود را رها ميكنند و چون خود راپيرها به دلايل فني نميتوانند در كنار پارچه متوقف شوند اگر راپير برنده نخ پود را در كنار پارچه رها نكند مقدار زيادي نخ به عنوان ضايعات دور ريز ميشود. اگر در همان ابتدا نخ را رها كند با توجه به كششي كه در هنگام بافت پارچه مشكل ميشود به اين علّت در اكثر ماشينهاي بدون ماكو از دو مكانيزم استفاده ميشود.
اولين مكانيزم يك مكنده است كه در سمت خروج نخ براي آنكه ابتداي نخ پود توسط راپير آورنده نخ پود آزاده شده است به وسيله آن نگه داشته شد و يا يك مكانيزم بافت گازي هر دو انتهاي نخ پود را نگه ميدارد و چنانچه از اين مكانيزم استفاده ميكنيم دهانه نميتواند به حاشيه پارچه نزديك شود و علّت آن حركت شانه به سمت جلو و محدوديت فضاست.
پس از كوبيدن نخ پود انتهاي اضافي آن توسط قيچي قطع ميگردد و جز ضايعات محسوب ميگردد اگر كناره از بافت گازي باشد قيچي اين كناره گازي را همراه با انتهاي پود بافته شده از حاشيه پارچه جدا ميكند.
در اين ماشين تفاوتي ندارد كه كناره از حاشيه برگردان باشد و يا گازي زيرا به علّت تغييرات كشش نخ پود هنگام پودگذاري انتهاي نخهاي پود در حاشيه پارچه در يك خط قرار نميگيرد بنابراين اگر حاشيه اصلي پارچه با طرح گاز و يا حاشيه برگردان بافته شده باشد بايد حاشيه كمكي قيچي شود تا انتهاي نخهاي پود در يك خط قرار گيرد.
در ماشينهايي كه كناره گازي در سمت بوبين پيچي نخ پود قرار دارد ضايعات را به مراتب كاهش ميدهد.
سپس انتهاي اضافي نخ پود كناره به داخل جعبه ضايعات هدايت ميشود كناره بريده شده به داخل جعبه طوري هدايت ميشود كه انتهاي نخها كوتاهتر داخل جعبه قرار ميگيرند.
كناره گير (تمپل) Temple
چون بعد از هر بار پودگذاري در ماشينهاي بافندگي بايد اين پود توسط شانه و دفتين به لبه پارچه كوبيده شود اين ضربه ممكن است سبب پارگي و يا جمع شدگي كناره پارچه گردد كه در هنگام جمع شدگي عرض پارچه نسبت به عرض چله كمتر ميشود براي اينكه چنين حالتي در پارچه به وجود نيايد از كناره گير استفاده ميشود.
وظيفه كناره گير اين است كه كناره پارچه را در امتداد نخهاي تار نگه دارد اكثر كناره گيرهاي استوانهاي شكل بوده و داراي يك هسته استوانهاي شكل هستند كه روي آن تعدادي حلقه قرار دارد. بر روي اين حلقهها تعداد زيادي خارهاي فلزي قرار دارد كه جهت اين خارها به سمت بيرون است در كنار پارچه كنار گيرها به طريقي نصب شدهاند كه پارچه توسط قلاب كناره گير و سوزنهاي استوانه فشار داده ميشود و با حركت پارچه به جلو استوانه ميچرخد و خارهاي آن در داخل پارچه فرو ميرود و چون جهت آنها به سمت بيرون است كناره پارچه را به سمت بيرون ميكشند در نتيجه عرض پارچه ثابت نگه داشته ميشود.
مكانيزمهاي تشكيل دهنده
به طور كلي تشكيل دهنده در ماشينهاي بافندگي به وسيله 3 مكانيزم انجام ميشود كه عبارتند از:
دستگاه بادامكي
دستگاه دابي
دستگاه ژاكارد
1. مكانيزم تشكيل دهنده بادامكي
دستگاه بادامك اولين مكانيزم حركت دنده وردهاست اين دستگاه از ماشينهاي بافندگي حداكثر ميتواند 8 ورد را به حركت درآورد در درون اين بادامكها شيارهايي وجود دارد كه درون آنها پيروها قرار ميگيرند اين پيروها اهرمهايي متصل هستند كه حركت وردها را تأمين ميكنند. اين بادامكها بنا به موقعيت كه بر روي محور ماشين دارند هنگام چرخش محور سبب بالا و پايين رفتن وردها ميشوند.
2. مكانيزم تشكيل دهنده دابي
ماشينهايي كه به اين مكانيزم مجهز هستند ديگر محدوديتي كه ماشينهايي كه مكانيزم تشكيل دهنده آنها بادامكي است را ندارد در اين نوع ماشينها مكانيزم حركت دهنده وردها به علّت اينكه ميتوان تا 32 ورد را به حركت درآورد ميتوان طرحهايي با راپورت بزرگتر به وجود آورد در اين مكانيزم ابتدا بايد طرح راپورت را بر روي كارت فرمان منتقل كرد و با قرار دادن آنها در دابي فرمان لازم را جهت بافت صادر كرد.
فرمان بالا رفتن وردها توسط سوراخي كه در كارت و در قسمتي كه مربوط به همان ورد است عملي ميشد در اين نوع دابيها فرمان لازم را سوزن كوچكي كه داخل سوراخ قرار ميگيرد ميدهد در محلي كه كارت سوراخ نباشد سوزن بر روي صفحه كار واقع شده و در همان پايين ميماند و برعكس يعني در قسمتي كه كار داراي سوراخ است و رد بالا رفته و نخهاي تار آن ورد روي نخ پود قرار ميگيرد.
مكانيزم كنترل كننده نخ تار
مكانيزمهاي كنترل نخ تار را ميتوان به طور كلي به 2 دسته تقسيم كرد:
مكانيزم كنترل نخ تار توسط لامل
مكانيزم كنترل كننده نخ تار توسط لامل
مكانيزم رزرو نخ پود
در ابتداي به بازار آمدن ماشينهاي بدون ماكو چون سرعت آنها که بود نخها در مقابل كشش وارده به راحتي مقاومت ميكردند و تنها دو ماشين جت آب و جت هوا به مكانيزمهاي نخ پود مجهز بودند زيرا از ابتدا سرعت آنها نسبت به ساير دستگاهها بيشتر بود با افزايش سرعت ماشينهاي بافندگي ديگر باز شدن نخ از روي بوبين جوابگوي نيلز ماشين نبود پس ماشينهاي بافندگي به مكانيزم رزرو مجهز شدند از جمله وظايف اين دستگاه عبارتند از:
ايجاد كشش در نخ پود قبل از پيچيده شدن به دور غلتك رزرو
اندازهگيري در نخ پود در اثناي پودگذاري
كشيدهشدن انتهاي نخ پود به عقب پس از دفتين زدن
مكانيزم كار دستگاه بدين صورت است كه نخ پود بعد از باز شدن از روي بوبين و عبور از راهنما از داخل ترمز گذشته و به راهنماهاي نخ ميرسد غلتك رزرو نخ پود بعد از راهنما قرار دارد اين غلتكها از چندين قسمت تشكيل شده است. اين غلتك داراي سطحي بسيار صاف و صيقلي است كه داراي شيارهايي است مكانيزم كار بدين ترتيب است كه بعد از اينكه نخ از انتهاي دستگاه وارد آن شد صفحه صيقلي شروع به گسترش ميكند تا اينكه نخ را به داخل دستگاه كشيده و بر روي شيار غلتك و مقداري هم روي قسمت صيقلي غلتك قرار ميگيرد.
بعد از اينكه مقدار نخ روي غلتك به مقدار مورد نياز رسيد دستگاه خاموش ميشود سپس نخ پودي كه روي سطح صيقلي قرار دارد به وسيله قلابي برون آورده بعد از عبور از ميان سوراخ و صفحههاي راهنما و گذراندن از سوراخ دستگاه كنترل نخ پود آن را در مسير حركت راپير قرار ميدهيم.
مكانيزم كنترل نخ پود
كنترل نخ پود به طور الكترونيكي انجام ميشود بدين ترتيب كه نخ پود بعد از عبور از سوراخ دستگاه حس كننده (خازن) ايجاد علامت ميكند اگر اين علامت در زمان عبور 30 تا 40 سانتيمتر آخر پود قطع گردد دستگاه به طريق كنترل شدهاي متوقف ميشود براي نخهاي پودي جنبي حس كننده مخصوص لازم است.
با فشار دادن كليد منو شماره O7 مشخص شده است پود خاموش است و بدين طريق ميتوان ماشين را به كار انداخت (در موقع راهاندازي اوليه يا هنگام تغيير عرض پارچه كه بايد ميزان حركت را تنظيم كرد به محض اينكه حس كننده علامت عبور نخ را دريافت كرد كليد شماره 7 خاموش شده و كنترل پود خود به خود به كار ميافتد.
در هنگام بادگيري دستگاه كه در ابتداي هر شيفت براي تميز نگه داشتن دستگاه انجام ميشود بايد دستگاه را خاموش كرد زيرا اين حس كنندهها نسبت به هواي فشرده حساسيت نشان ميدهند.
كنترل كننده زمان كار
حس كنندههاي a تا e براي مراقبت و كنترل عمليات مختلف مكانيكي ميباشند كنترل كنندهها زمان حالت و وضعيتهاي مختلف ماشين را به زمان دهنده الكتريكي اطلاع ميدهند. حس كنند A سرپوديابي را انجام ميدهد و بين درجات 25 تا 50 عمل ميكند و در اين موقع راپيرها خارج از دهانه قرار دارند و نخ در پايينترين حالت خود قرار دارد.
حس كننده B حركت آهسته به عقب انجام ميدهد و همچنين توقف حركت عقبگرد در پارگي نخ تار و قابل تنظيم بين درجات 240 تا 325 (تا درجه 300 حس كننده به طور معمولي انجام ميشود و از 300 به بالا آن را عكس ميكند).
حس كننده C
اين حس كننده مانع استارت ماشين ميشود اين حس كننده بين درجات 50 تا 180 عمل نموده و در اين حالت راپيرها با سرعت در حال ورود به دهانه و ماشين را نميتوان به كار انداخت.