مقدمه:
مددکاری اجتماعی رشته است پیچیده که تخصص هایی گوناگون را در بر می گیرد و بر تعهدات والای اخلاقی و انسانی استوار است اهمیت این رشته در ایران به خصوص پس از جنگ تحمیلی که ضایعات روانی و جسمانی ظالمانه ای بر ما وارد کرد بیش از پیش آشکار شده است بنابراین با نگاهی به فلسفه علوم در می یابیم مبانی علم مددکاری اجتماعی رشه در باورهای مذهبی دارد که در طول شکوفایی علوم به یکی از رشته های علوم انسانی تبدیل گردیده است در طول این تحولات کشورهای رقیب با دستیابی به ارزش و جایگاه علم و حرفه مددکاری که بر پایه روابط انسانی و انسان ها استوار است به تاسیس مراکز آموزشی این رشته تا سطح دکترا پیش رفته اند و در حال حاضر متخصصین آن در اکثر مراکز و نهادهای انسانی از فرد و خانواده کوچکترین نهاد تا وسیعترین مجتمع های تجاری- صنعتی- بهداشتی- فرهنگی – اجتماعی سعی در شناخت ارزش ها و توانائیهای انسان و استفاده از استعدادهای او داشته و با مدد امکانات شناخته و ناشناخته تلاش در بهبود کیفی زندگی جوامع انسانی دارند این علم زمانی به این پیشرفت نائل آمده است و او راه خود را در میان سایر علوم متعدد انسانی باز شناخته که متفکران و رهروان خود،به امر مطالعه و تفکر پرداخته اند و دست آورد ها و تجربیات خود را به قلم تحریر درآورده اند. توسعه انتشارات در محدوده این علم آن را غنی و نیاز به تعالی علمی آن تاسطح دکترا طلب نموده است در کشور ما که سابقه علم مددکاری اجتماعی و اشتغال در حرفه مقدس آن چندان کم نیست منابع و کتب فارسی در زمینه آن بسیار معدود قلیل است و آنچه که هم اکنون در حداکثر مقطع کارشناسی آن بکار گرفته می شود آمیزه ای از ترجمه منابع خارجی و تالیفات مختصر و پراکنده داخلی است.
موقعیت جغرافیایی، طبیعی و اقلیمی استان کرمان:
استان کرمان،پهناورترین استان کشور با مساحت 714/181 کیلومتر مربع در جنوب شرقی فلات مرکزی کشور بین 25 درجه و 55 دقیقه تا 32 درجه عرض شمالی و 53 درجه و 26 دقیقه تا 59 درجه و 29 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است.
این استان مرتفع در حد شمالی با استانهای خراسان جنوبی و یزد، در حد جنوبی با استان هرمزگان، در حد شرقی با استان سیستان وبلوچستان و در حد غربی با استان فارس همجوار می باشد.
بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، استان کرمان با تعداد 16 شهرستان، 57 شهر ،142 دهستان، 45 بخش حدود 11 درصد از مساحت کشور در جنوب شرقی فلات مرکزی ایران را می پوشاند. رشته کوه باریکی که در امتداد جنوب شرقی یزد واقع شده است کرمان را به دوق سمت شرقی و غربی تقسیم می کند و دشتهای وسیع استان را از هم جدا می سازد و ارتفاعات آن دنباله ی رشته کوههای مرکزی ایران است و تا بلوچستان امتداد دارد.
استان کرمان به علت پستی و بلندی ها و شرایط خاص اقلیمی و وضعیت محیطی و طبیعی و وسعت منطقه از تنوع آب و هوایی از گرم، شدیداً خشک،نه چندان خشک، سرد و ییلاق، متمایل به استپ و نیمه خشک تا کویری برخوردار است و در مجموع از نظر وضعیت آب و هوایی، کم نظیر و منحصر به فرد می باشد.
شهرستان های استان عبارت از: بافت،بردسیر، بم، جیرفت، راور، رفسنجان، زرند،رودبار جنوب، سیرجان، شهربابک، عنبرآباد،قلعه گنج،کرمان، کوهبنان، کهنوج و منوجان مرکز استان کرمان شهر تاریخی کرمان است که با آسمانی صاف و زلال، بر بلندای کویر لوت قرار گرفته و شبهای افسانه ای آن از شهرت خاصی برخوردار است.
وجه تسمیه ی کرمان: نام کرمان را در سنگ نوشته های داریوش می توان دید. در آنجا کرمان نام ناحیه ای است که از آن چوب (دیاک) برای کاخهای هخامنشی حمل می شود. نوشته های یونانی هم آن را کرمان خوانده و مردم کرمان را تیره ای از پارسیان گفته اند. کرمان از ریشه کر گرفته شده (کرمن) به معنی کار و کوشش و وظیفه،و نیز کارکن و کوشا، (کرمینه) به معنی ماهر و استاد (کرمان بندا) به معنی کاربنده یا وظیفه شناس و واژه های دیگر که از کرمان ساخته شده اند،همه معنای کار و کوشش را می رسانند. ریشه دیگر (کر) که به اوستا (کر) و به سنسکریت (کری) تلفظ می شود به معنی بریدن و کشتن و جنگیدن است و واژه های کارد،پیکار، و کارزار نیز از آن است اما از واژه هایی که از آن برآمده است هیچکدام به کرمان،کرمن نزدیک نیست.
اگر چه کرمان در گذشته نام های دیگری چون بوتیا، کارمانیا،گواشیر و غیره داشته اما در مجموع این نظر که نام کارمان (کار به معنی تلاش و سازندگی، و مان به معنای محل و مکان) در طول زمان به کرمان تبدیل شده بیش تر مانوس و منطقی است ، چرا که اصولا زندگی سخت و دشوار در کویر، همتی بزرگ و والا، و تلاشی افزون را می طلبیده.
آثار و بناهای تاریخی: از غنی ترین عناصر و فرهنگ مادی هر سرزمین که نشانه تمدن نیاکان آن جامعه و شناسنامه ای برای بیان موجودیت یک تاریخ است،آثار باستانی به جای مانده آن اقلیم می باشد.در جای جای سرزمین پهناور اسلامیمان، بخصوص در اقلیم ایرانیان باستان (کرمان )آثار و نشانه هایی از تاریخ کهن و دیرینه کشورمان وجود دارد که هر یک از آنها گوشه هایی از تمدن و تاریخ پر افتخارمان را باز می نمایند. حفظ و حراست از این آثار و ابنیه علاوه بر اینکه باعث پاسدرای از قدمت و دیرینگی تاریخی سرزمینمان را سبب می شود، می تواند زمینه ساز رشد و توسعه صنعت گردشگری نیز شود. اگر چه جاذبه هایی چون مشتاقیه، گنبد جبلیه، مسجد جامع، مسجد امام و... در کرمان و آثاری چون آستانه شاه نعمت الله ولی ، باغ شاهزاده، در ماهان و آستانه شاهزاده حسین در جوپار و ارگ تاریخی بم مورد بازدید قرار می گیرد اما آثاری با قدمت بیش تر در کرمان وجود دارد مانند تپه یحیی در صوغان بافت،مجموعه سنگی میمند،تل ابلیس در بردسیر، آقوس شهداد و ویرانه های شهر دقیانوس یا شهر دسیوس جیرفت که طول عمر برخی مانند مجموعه میمند به قریب 10 هزار سال پیش از این می رسد،اثری که رد پای تاریخ و فرهنگ این دیار به شمار می رود و نشان از انسانهائی است که فرهات گونه با تیشه عشق و ایمان ، دل سنگ را شکافته و نقشی از همت و حمیت خود را بر سینه کوه نشانده اند.
ارگ بم: بزرگترین شهر خشتی جهان بوده که حدود 2200 سال قدمت دارد این بنا در شمال شرقی بم بر فراز تپه ای آذرین قرار گرفته است و از چهار قسمت ، 38 برج دیده بانی، یک خندق و بارویی عظیم تشکیل شده بود، مساحت اگر حدود 20 هکتار است. دور تا دور ارگ، خندقی قدیمی بوده که طی قرنها این مجموعه را از یورش ها حفظ کرده است،مصالح اصلی بنا، خشت خام و گل رس است. به ندرت سنگ، آجر و تنه ی خرما نیز در بنای ارگ به کار رفته است.
از مکان های شناخته شده ی ارگ بم یک راهروی اصلی است که در گذشته بازار بوده و علاوه بر این در مجموعه ارگ بم آثاری از بقایای آتشکده دروه ساسانی، زورخانه، حمام عمومی، اصطبل، سرباز خانه، زندان، و عمارت چهار فصل نیز باقی بوده است. در این بنای بزرگ خانه های عمومی متصل به هم ساخته و به یکدیگر راه داشته اند و در بعضی از خانه ها آثاری از حمام های خصوصی دیده می شود و نیز اصطبل ها در مکانی جدا از خانه ها قرار داشته اند. تعدادی از خانه های ارگ دو طبقه ساخته شده بودند که این امر نشان از روند ازدیاد جمعیت در یکی از دوره های گذشته دارد.
گنبد جبلیه:پلان گنبد هشت ضلعی و روی اضلاع آن طاقنماهای متعددی به چشم می خورد این بنا مربوط به اواخر دوره ی ساسانی می باشد که در اوایل اسلام مرمت شده همچنین در بنای گنبد از ملات مخصوصی (شیر شتر) استفاده شده که هرگز پوسیدگی به خود نمی گیرد.
کرمان به روایت تاریخ، قلعه دختر و قلعه اردشیر از آثار دوران ساسانی در مشرق شهر کنونی کرمان که هنوز خرابه های آنها برجاست گواه بر این است که لااقل در زمان اردشیر، بابکان در همین محل،شهری آباد یا قلعه ای مهم وجود داشته است.
در حدود 220 پیش از میلاد به هنگام فتح کرمان به دست اردشیر این محل گواشیر نام داشته و مرکز ولایت کرمان بوده است بنا به گفته هرودت (کرمانیا) از قبایل دوازده گانه ی ایران می باشد و ساتراپی چهاردهم مشتمل بر ایالت کرمان بوده است.
در روایات اساطیری آمده است که کیخسرو، کرمان و کران را به رستم بخشیده همچنین نشانی هایی از فرمانروایی بهمن بر این خطه می دهند و اینکه در زمان هخامنشیان، کوروش آن را تبعیدگاه «نبونیه» قرار داد، در زمان حکومت خلفای عباسی کرمان شورشهای مکرری داشته ، ولی هیچ یک به سامان نرسیده است، در عصر غزنویان،؛ فرمانروایان خونریز و هوسران،آرامش را از مردم گرفتند. تنها در عهد سلجوقیان- حکومت ملک قاورد و فرزندانش بود که کرمان روی رفاه و آسایش دید و آثاری چون مسجد ملک پدید آمد.
پس از حکومت حدود 150 ساله سلاجقه، باز بلای «غز» بر کرمان نازل شد. با حمله ی مغول «براق حاجب» از سرداران قراختائیان، کرمان را به تصرف در آورد. از اعقاب وی، ترکان خاتون بر کرمان فرمانروایی یافت که در آبادانی شهر کوشیه و دخترش پادشاه خاتون نیز حاکمی فاضل و حامی دانشمندان بود. تیموریان از سال 796 تا 834 بر کرمان حکومت کردند. سلاطین صفوی از 915 هجری، کرمان را به متصرفات خود افزودند. در 1005 هجری گنجعلیخان از سوی صفویه به حکومت کرمان رسید که بر اثر تدبیر و تداوم حکومت او، شهر، چندی روی آسایش و آرامش دید و زمانه برای ترقی و آبادانی مناسب شد.
در روزگار افول قدرت صفویان ، افغانها، کرمان را به جزای شهامت و مقاومت در برابر آنان به خاک و خون کشیدند و نادرشاه افشار هم هنگامی به کرمان رسید که بر اثر کشتن رضا قلی میرزا به جنون آدمکشی مبتلا شده بود دستور گردن زدن مردم بی گناه را صادر کرد ویکی از بزرگترین قتل عامهای معروف تاریخ کرمان را به راه انداخت.
بازارهای کرمان: سابقه درخشان تجارت و وجود کارخانجات بافندگی ابرشیم و پنبه و پشم، در قرون اولیه در شهر و واقع شدن بر سر راه هندوستان، ضرورت پیدایش مکانهای مناسبی برای عرضه کالاهای داخلی و وارداتی را ایجاب کرده است. همچنین برای عرضه محصولات کارخانه های کرمان نیاز به وجود چنین بازارهایی احساس می شده و داد و ستدهایی پایاپای بر اهمیت این مکان افزوده است بازارهای قدیمی که محل عرضه کالاهای داخلی و خارجی بوده اند عبارت از:
بازار مظفری، بازار وکیل، بازار اختیاری، بازار گنجعلیخان، بازارکوچه باغ، بازار نقاره خانه، بازار عزیز، بازار کفاشها، بازار قیصریه، بازار کلاه دوزها، بازار مسگری، بازار ریگ آباد، بازار لحاف دوزها، بازار مسجد ملک، بازارچهار سوق، بازار قدمگاه، بازار شترف بازار شاه.
کاروانسراها: استان کرمان به دلیل موقعیت جفرافیایی خاص خود و قرار گرفتن بر حاشیه ی کویر و واقع شدن بر گذرگاه تجارت و نیز راه ابریشم، کاروانهای تجارتی زیادی را پذیرا بوده است همین امر از یک سو و گرمای طاقت فرسای منطقه و بیابانهای خشک وسوزان از سوی دیگر سبب به وجود آمدن کاروانسراهایی با ساخت حفاظتی ویژه گردیده است. کاروانسراهای عمده کرمان عبارت از: کاروانسرای گلشن، کاروانسرای گنجعلیخان، کارونسرای سردار، کاروانسرای هنود یا هندوها، کاروانسرای حاج مهدی، کاروانسرای میرزا صالح، کارونسرای حسین خان، کاروانسرای خراسانی ها، کاروانسرای وکیل، کاروانسرای حاج آقا علی.
وجود کاروانسراهایی چون هندوها، نشانه رونق اقتصادی کرمان در روزگاران گذشته است آن طور که تجار هندی، ادویه و چای از هندوستان به کرمان آورده و حنا،زیره و شال و.. با خود می بردند.
سوغات کرمان: معروفترین سوغات کرمان عبارت از:
زیره: گیاهی خوشبو و مقوی است و در چرخه داروئی نیز قرار دراد و انواع مختلفی دارد از جمله زیره هفتادم، نودم و زیره کبکو.
مرغوبترین نوع آن سیاه رنگ است و در دامنه کوههای هزار ودیگر کوههای استان می روید.
پسته: کله قوچی ، اوحدی، رباطی و ممتاز می باشند.
قوتو(قاووت)که از گیاهانی مانند سیاه دانه، خرفه، قهوه،کنف، جو، بذرکتان، موردانه، هل باد و... به دست می آید و انواع دیگر آن شامل: پسته ای، نارگیلی،نخودی است.
دیگر سوغات کرمان خرما، حنا، روشور، شیر یعنی های خاص کرمان (کلمپه، کماچ سهن، سوهان زرند،مقطسی سیرجان) می باشد. علاوه بر این صنایع دستی چون پته، شیر یکی پیچ، قالی، ظروف مسی قلم کار نیز از جمله سوغات کرمان به شمار می رود.
صنایع دستی: مدیریت صنایع دستی کرمان که در سال 85 به دلیل حجم فعالیتها و برخورداری از شاخص های والای هنری به سازمان صنایع دستی کرمان ارتقاء یافت با بیش از 30 سال سابقه،متولی شناساندن هنر سنتی و تاریخی کرمان می باشد. هنر سنتی نماد همبستگی و پیوند اقوام مختلف ایران است و ریشه های عمیق و استوار در فرهنگ فنی و باور ایران اسلامی دارد. ارائه ی ارزش های گوناگون صنایع دستی به مردم ایران و جهان و تبدیل این آثار متنوع به اعتبار فرهنگی و اقتصادی در زمره ی اهداف والای این مدیریت می باشد.
فعالیتهای سازمان صنایع دستی کرمان در چارچوب توسعه، ترویج،اشاعه، حفظ و احیاءو آموزش رشته های مختلف صنایع دستی است که در برنامه ریزی و اجرای فعالیتها،هم به جنبه ی نوع و بازار مصرف و هم به ذوق،اندیشه و فرهنگ تولید کنندگان توجه شده است.
به همین منظور سازمان صنایع دستی استان کرمان در سال 1384 در 20 شهرستان و بخش با بهره گیری از استادان و مربیان مجرب، پایگاه هایی در قالب کارگاهها و مراکز آموشی دایر کرده و در این مرکز به آموزش بیش از 20 رشته ی صنایع دستی پرداخته است از جمله: پته دوزی، گلیم وشیر یکی پیچ بافی،مشبک،معرق و منبت چوب، طراحی سنتی، طراحی گلیم،طراحی قالی، تذهیب،مینیاتور، مس تزئینی ،مجسمه سازی، ساخت عروسکهای محلی، دوخت لباسهای محلی، آئینه دوزی، سکه دوزی و چاقوسازی که در این خصوص موفق به آموزش قریب به ده هزار تم هنرجو در مقاطع مقدماتی، پیشرفته و به آموزی گردیده است.
معادن:اقلام عمده ی سنگهای معدنی گران قیمت همچون: نقره و فیروزه، از روزگاران قدیم در کرمان وجود داشته که باعث رونق تجارت در شهرهای این خطه شده است به همین علت «کرمان بهشت معدنکاران» لقب گرفته است. معادن استان عبارت از:
زغال سنگ (منطقه زرند- راور) آهن (مجتمع معدنی سنگ آهن گل گهر سیرجان) تیتان (کهنوج) مس (سرچشمه،میدوک؛ چهار گنبد) کرومیت (اسفندقه- فاریاب) سرب وروی ، سنگ های تزئینی،سیلیس،آهک،نمک، گچ، کائولین، منگنز .
ذخیره ی معدن استان بالغ بر 5/2 میلیارد تن برآورد شده است که عمده ی این ذخائر مربوط به معادن مس و آهن و زغال سنگ است و میزان متوسط استخراج سالانه ی آن حدود 23 میلیون تن و تعداد نیروهای شاغل و بخش معادن استان 25506 نفر است.
ذخيره ي معدن استان بالغ بر 5/2 ميليارد تن برآورد شده است كه عمده ي اين ذخائر مربوط به معادن مس و آهن و زغال سنگ است و ميزان متوسط استخراج سالانه ي آن حدود 23 ميليون تن و تعداد نيروهاي شاغل و بخش معادن استان 25506 نفر است.
در ضمن تعداد 513 پروانه اكتشاف صادر شده و هم اكنون تعداد 150 معدن در حال بهره برداري است/
عوارض مهم طبيعي: الف: كوهها:ارتفاعات استان،ادامه سلسله جبال زاگرس هستند كه از شمال غربي به جنوب شرقي استان امتداد يافته اند.
مناطق كوهستاني استان شامل: هزار، لاله زار، پلوار،جوپار،بحرآسمان، خبر، كوهپايه،جبال بارز، كوهبنان و شهربابك مي باشد.
كوههاي اين مناطق عبارت از:بي سوخته،بيد شيرين،بيدوئيه، پلوار، پوركان،باغ بالا، قدمگاه، سرمشك، كل كوهي،شاهزاده،كشيت،چهل تن، گلچين، جوپار، لاله زار، بحر آسمان يا نشانه كه مهمترين كوههاي آن ها عبارت از: كوه هزار،جبال بارز، جوپار و كوه لاله زار. بلندترين قله استان كرمان قله ي «چهل تن» به ارتفاع 4465 متر مي باشد كه در شته كوه هزار واقع شده است. رشده كوه هزار داراي بلندترين قله جنوب كشور و چهارمين قله كشور در دوازده كيلومتري بخش راين واقع گرديده كه دو قله چهار هزار متري و چند قله سه هزار متري در آن قرار گرفته است،كم ارتفاع ترين نقطه استان «هامون جازموريان» است كه حدود 350 متر از سطح دريا ارتفاع دارد.
ب:درياچه ها و تالابها: هامون جازموريان در جنوب استان در مرز استانهاي كرمان و سيستان و بلوچستان قرار گرفته است ساخت آن در سالها و فصول مختلف متفاوت بوده و تابعي از ميزان بارندگي هر سال مي باشد. مساحت اين درياچه در سالهاي پر باران در حدود 1735 كيلومتر مربع مي باشد. در سالهاي پر باران،حجم ذخيره، آب اين درياچه به حدود 870 ميليون متر مكعب مي رسد. «هليل رود» از استان كرمان و «بمپور» از سيستان وبلوچستان به اين درياچه مي ريزند.
رودخانه ها: رودخانه هاي استان، اغلب فصلي هستند و در فصول بارندگي جريان دارند. هليل رود با 8400 كيلومتر مربع مساحت حوضه آبريز مهمترين رودخانه دايمي استان است كه از كوههاي بافت سرچشمه مي گيرد. ساير رودخانه هاي استان عبارت از: رودخانه هاي «سفلا» و تهرود» در بم، «خبر» در بافت، «آب بخشا» در بردسير، «راور» در منطقه راور «چاري» و «هفت كوسك»در منطقه باغين، رودخانه « تنگوئيه يا پلنگي» در سيرجان و رودخانه هاي شهداد،سيرچ، ده بكري كه جمعا 16 رشته ي رودخانه هاي دايمي در استان را تشكيل مي دهند مجموع آبدهي سالانه آبهاي سطحي استان 1 ميليارد متر مكعب برآورد مي گردد.
منابع طبيعي استان: از 2/18 ميليون هكتار مساحت استان حدود 2/16 ميليون هكتار را عرصه هاي منابع طبيعي تشكيل مي دهند كه حدود 90%مساحت كل استان مي باشد كه از اين ميزان 3/6 ميليون هكتار آن بيابان و 6/8 ميليون هكتار متر مربع و 3/1 ميليون هكتار آن جنگل است.
بيابانهاي استان: استان كرمان استاني كويري و بياباني است و همجواي با دو كوير لوت و زنگي احمد در قسمت شرقي استان باعث گرديده كه بيابان وجه غالب و تاثير گذار در اقليم استان باشد. استان كرمان داراي 3/6 ميليون هكتار اراضي بياباني است كه حدود 34% از سطح استان را به خود اختصاص داده است. از اين ميزان 3/3 ميليون هكتار اراضي كويري و بياباني و سه ميليون هكتار از شنزارهاي فعال و نيمه فعال مي باشد كه تمركز فعاليتهاي بيابان زدايي اداره كل منابع طبيعي استان در همين بخش قرار دارد.
كشاورزي: همت تلاشگران كرماني، در عرصه كشاورزي موجب شده تا اين استان بيشترين صادرات غيرنفتي كشور را به خود اختصاص دهد ودر بازارهاي جهاني به جايگاه رفيعي نزديك شود. مجموع سطح زير كشت محصولات زراعي و باغي استان كرمان بدون احتساب منطقه جيرفت و كهنوج برابر است با:سطح زير كشت محصولات زراعي 185070 هكتار، سطح زير كشت محصولات باغي 6/402984 هكتار، مجموع توليد محصولات زراعي 1356483 تن، مجموع توليد محصولات باغي 550845 تن، كل سطح زير كشت محصولات زراعي و باغي استان 6/588054 هكتار مي باشد كه 5/31 درصد به محصولات زراعي و 5/68 درصد به محصولات باغي اختصاص دارد. از نظر سطح زير كشت،باغات استان كرمان 17 درصد اراضي زير كشت باغات كشور را به خود اختصاص مي دهند. استان كرمان به لحاظ ميزان سطح زير كشت و توليد پسته با سطح 302534 هكتار و توليد 148214 تن معادل 75 درصد باغات استان و 5/77 درصد باغات كشور، مقام اول را در كشور دارا ميباشد. سطح زير كشت مركبات استان كرمان 10748 هكتار برآورد شده است كه حائز رتبه سوم در كشور است.
آب: استان كرمان با اينكه پهناورترين استان كشور است،ولي از نظر منابع آبي يكي از فقيرترين استانهاي ايران محسوب مي شود. كمبود نزولات جوي و بالا بودن ميزان تبخير،اين استان را در رديف استانهاي خشك ايران قرار داده ،به طوريكه متوسط بارندگي در استان كرمان 145 ميلي متر و متوسط تبخير 2050 ميلي متر است و اين ميزان در مقايسه با متوسط بارندگي در ايران كه 250 ميلي متر است بسيار ناچيز مي باشد.
به طور كلي در استان كرمان 7648 حلقه چاه عميق با تخليه اي حدود 3854 ميليون متر مكعب در سال وجود دارد با توجه به اضافه برداشت از منابع آب زير زميني و كمبود نزولات جوي در استان كرمان، شركت سهامي آب منطقه اي كرمان به منظور حفظ تداوم بهره برداري بهينه و تامين آب جهت مصارف مختلف در سطح استان اقدام به مطالعه و اجراي طرحها و پروژه هاي مختلف در زمينه ي مهار و دستيابي و استفاده مطلوبتر از منابع آبي كرده است.
بهزيستي: اداره كل بهزيستي استان كرمان با توان 891 نفر پرسنل و از طريق يك ستاد مركزي ؛12 اداره مستقل بهزيستي در 12 شهرستان استان، 18 مجتمع خدمات بهزيستي شهري و 75 مجتمع خدمان بهزيستي روستايي، 201 واحد مهدكودك روستايي، 51 مركز شبه خانواده،4 كيلنيك مددكاري،واحدهاي زنان 18 شهري، و 15 روستايي،12 خيريه همكار در واحد زنان و يك مركز اسكان موقت زنان پناهجو؛ 2 مركز مداخله در بحران هاي اجتماعي،7 مركز مداخله در خانواده به منظور كاهش طلاق، 1 مركز بازپروري و قادر سازي زنان و دختران آسيب ديده، 2 مركز خانه سلامت،1 مركز موقت نگهداري كودكان (قرنطينه)، 5 مركز روزانه معلولين؛ 3 مركز نگهداري سالمندان،5 مركز حرفه اي معلولين، 34 كيلينيك فيزيوتراپي،كار درماني، گفتار درماني، 1 مركز خدمات اجتماعي سيار،1 مركز خط ياري كودك آزادي، 1 واحد بيمه، صدور مجوز و نظارت بر كار، 4 واحد مهدكودك دولتي، 163 واحد مهدكودك خصوصي،24 مهدكودك خودكفاء، 1 مركز اجتماع درمان مدار، 5 مركز درمان سرپائي معتادان،2 مركز بستري و درمان معتادان (خصوصي)،16 مركز درمان سرپائي معتادان (خصوصي)،5 مركز مشاور خانواده، 3 مركز مشاوره خانواده (خصوصي) ،3 مركز مشاوره ژنتيك، 2 مركز آموزش نابينايان و ناشنوايان 9 مركز شبانه روزي معلولين ذهني و نابينايان و ناشنوايان.
سازمان تامين اجتماعي: اين سازمان متشكل از 20 شعبه اجرايي مستقل و 4 نمايندگي مقيم در سطح استان مشغول ارائه خدمات به بيش از 1100000 نفر بيمه شده با احتساب افراد تبعي از كل 5/27 ميليون نفر بيمه شده در كل كشور مي باشد كه اين امر در دورترين مناطق استان نيز صورت مي پذيرد. اين سازمان با ارائه خدمات كوتاه مدت بيمه بيكاري، هزينه سفر و اقامت بيمارو همراه اروتزو پروتز ، كمك ازدواج؛ كمك بارداري،غرامت،غرامت نقص عضو،خدمات بلند مدت،بازنشستگي، از كار افتادگي، فوت و.... در جهت تشويق تحقق رفاه و عدالت اجتماعي گام بر مي دارد.
بهداشت و درمان:مركز بهداشتي درماني شهري فعال 76، پايگاه بهداشتي غير ضميمه فعال 43، مركز بهداشتي و درماني روستاني فعال 92، خانه بهداشت فعال 653، پايگاه بهداشت ستاره دار 43، پزشك 344 نفر، مركز بهداشت 15، مركز تسهيلات زايمان طبيعي فعال 9.
كروكي محل:
گزارش منطقه اي:
مدرسه راهنمايي شهيد روحي در شهرك ايرانمنش خيابان ثارالله روبروي كلانتري 19 واقع شده است اگر بخواهيم از طرف ميدان رسالت به مدرسه راهنمايي دخترانه شهيدروحي برسيم بايد وارد بلوار رسالت شويم وقتي به سه راه رسالت رسيديم از آنجا به سمت راست كه خيابان ثارالله است مي رويم در صورت ادامه دادن اين مسير به كلانتري شماره 19 مي رسيم كه در روبروي آن مدرسه راهنمايي دخترانه شهيد روحي قرار دارد.
گزارش فيزيكي:
مدرسه راهنمايي دخترانه شهيد روحي كه در شهرك شهيد ايرانمنش روبروي كلانتري شماره 19 واقع شده است از سال 1382 يعني به مدت شش سال تاسيس و در ناحيه ي يك قرار دارد مساحت و زير بناي اين مدرسه 1380 و مساحت كل آن 3467 متر مربع مي باشد همچنين كد آموزشگاه 70171808 مي باشد. اين مدرسه داراي سه مقطع اول و دوم و سوم راهنمايي است كه تعداد كلاس هاي آن به شرح زير است: اول راهنمايي چهار كلاس، دوم راهنمايي سه كلاس و سوم راهنمايي هم از سه كلاس تشكيل شده است در ضمن تعداد دانش آموزان اول راهنمايي 131 نفر، دوم راهنمايي 102 نفر و سوم راهنمايي 102 نفر مي باشد وقتي كه وارد مدرسه مي شويم سمت راست بوفه مواد غذايي و در كنار آن نيمكتهايي براي نشستن دانش آموزان و شيرهاي آبخوري قراردارد انتهاي مدرسه سرويس هاي بهداشتي و روي محوطه زمين واليبال ، هندبال ،بسكتبال و ميز تنيس وجود دارد ساختمان مدرسه از دو طبقه تشكيل شده است كه طبقه همكف براي دانش آموزان اول تا پنجم دبستان و طبقه بالا براي دانش آموزان اول تا سوم راهنمايي مي باشد وقتي وارد ساختمان مي شويم در يك ويترين و كمد جوايزي بر اساس سوالات طرح شده براي دانش آموزان در نظر گرفته شده است روبروي در ساختمان يعني زير پله ها آبدارخانه قرار داد سمت راست كلاس هاي دانش آموزان دبستان و سمت چپ انتهاي سالن، نماز خانه، دفتر مدرسه و روبروي آن اتاق بايگاني جايي كه پرونده هاي دانش آموزان و كامپيوتري هايي براي وارد كردن نمرات و مسائل ديگر دانش آموزان وجود دارد در طبقه بالا روبروي پله ها كتابخانه كه شامل كتابهاي ادبي، علمي؛ مذهبي و هنري مي باشد قرار دارد سمت راست سالن كلاس هاي دوم راهنمايي و آزمايشگاه و سمت چپ سالن كلاس هاي اول و سوم راهنمايي قرار دارند و تمامي كلاس ها از وسايل گرمايي و خنك كننده برخوردار بودند.
تحليل گزارش فيزيكي:
مدرسه از امكانات كافي برخوردار بود اما به نظر من كلاس هاي طبقه بالا با وجود داشتن پنچره و نورگير از نور كافي برخوردار نبودند و كلاس تاريك به نظر مي رسيد و بايستي لامپ يا مهتابي روشن مي كردند تا كلاس به اندازه كافي روشن مي شد همچنين زمين هاي هندبال، بسكتبال واليبال فاقد تور بودند و چون عصرها آفتاب روي محوطه قرار مي گرفت بچه ها نمي توانستند به اندازه كافي ورزش كنند به نظر من اگر زمين ورزش سرپوشيده بود يا مدرسه سالن ورزشي داشت بچه ها بهتر و با هيجان بيشتري مي توانستند ورزش كنند در غير اينصوت بچه ها فقط ساعت ورزش حضور و غياب مي شدند و كمي نرمش ميكردند بعد همگي گوشه اي مي نشستند و يا تكاليف خود را انجام مي دادند و يا حرف مي زدند و يا اينكه كارهاي ديگري انجام مي دادند و در كل ساعت ورزش براي دانش آموزان اين مدرسه ساعت تفريح و بيكاري بود.
نحوه ي معرفي مددجو:
دانش آموز نجمه موسي زاده توسط معادن مدرسه شهيد روحي يعني خانم حبيبي به من معرفي شد.
علت مراجعه مددجو و تاريخ مراجعه:
نجمه موسي زاده به عنوان يك دانش آموز بداخلاق و داراي افت تحصيلي و همچنين دانش آموزي كه در سال اول راهنمايي يك مرتبه مرمردود شده است توسط معاون مدرسه يعني خانم حبيبي و مدير مدرسه خانم مريم اسماعيلي در تاريخ 29/1/87 معرفي شد و به من مراجعه كرد.
مشخصات فردي مددجو:
نجمه موسي زاده دانش آموز سال دوم راهنمايي متولد 17/2/1373 در كرمان بدنيا آمد نام پدرش علي موسي زاده و مادرش گيلان هاشمي نژاد مي باشد همچنين پدر و مادرش با هم نسبت خانوادگي دارند، اين دانش آموز پنج خواهر و برادر مي باشند اما او فرزند چهارم اين خانواده است و اكنون در مدرسه شهيد روحي در حال تحصيل است.
مشخصات خانواده:
وضعيت محل سكونت مددجو:
خانه ي دانش آموز نجمه موسي زاده در شهرك ايرانمنش روبروي دانشگاه آزاد واقع شده است به طوريكه خانه ي آنها نزديك مدرسه است و اين خانه شخصي و متعلق به خود آنهاست.
گزارش وضعيت اقتصادي خانواده:
صحبتهاي خود دانش آموز و مسولان مدرسه نشان مي دهد كه خانواده نجمه موسي زاده از وضعيت اقتصادي خوب و متوسطي برخوردار هستند و نجمه موسي زاده مي گويد پدرم تمام وسايل و امكانات مورد نياز خانه را برايمان فراهم مي كند و در خانه هيچ كمبود غذايي، بهداشتي وجود ندارد.
وضعيت بهداشتي دانش آموز:
نجمه موسي زاده دانش آموزان سال دوم راهنمايي كه متولد 17/2/1373 است با توجه به مشاهده ي پرونده ي بهداشتي اش هيچ گونه بيماري خاص و اختلال رفتاري ندارد وضعيت بهداشتي اين دانش آموزان به شرح زير است:
اين دانش آموز هيچ گونه اختلال رفتاري مانند:ناخن جويدن، لكنت زبان، شب اداري افسردگي و پرخاشگري ندارد.
اين دانش آموز از نظر وضعيت پوست، مو و ناخن سالم است و هيچ مشكلي ندارد
كمبودهاي تغذيه اي مانند كم خوني ،گواتر قابل مشاهده در او ديده نمي شود.
از وضعيت بينايي و شنوايي و حلق و بيني سالمي برخوردار مي باشد به طوريكه بينايي چشم راست او 20/20 و بينايي چشم چپ او هم 20/20 مي باشد.
وضعيت واكسيناسيون اين دانش آموز به شرح زير است: ب . ث. ژ، سه گانه (ديفتري ، كزاز،سياه سرفه)، فلج اطفال؛ سرخك،هپاتيت ب به او تزريق شده.
اسامي مسئولان و مربيان مدرسه راهنمايي شهيد روحي:
مصاحبه:
مصاحبه به ضميم ميم و فتح حا و با در برابر Interview به معني با كسي صحبت داشتن، با كسي يار و همدم شدن و همدمي، از روش هاي برقراري ارتباط است كه كاربرد وسيعي در علوم اجتماعي و انساني دارد و در كمتر نوشته يا كتاب مربوط به روش هاي تحقيق، مشاوره، مردم شناسي، روان شناسي اجتماعي اين وسيله ي شناسايي و كشف حقايق مورد بحث قرار نگرفته است. براساس محتواي اندكي از منابع مربوط مصاحبه يكي از وسائلي معرضي شده است كه براي مشاهده مستقيم نمودهاي اجتماعي به كار مي رود و عبارت است از ملاقاتي سنجيده كه بين محقق و فرد يا افراد مورد نظر او صورت مي گيرد و معمولا تحقق را به خوبي با وضع فرد يا افراد مطلوب آشنا مي كند به قول جي- دبليو- آلبرت اگر بخواهيم بدانيم ديگران چه احساس مي كنند، چه تجارتي دارند و چه به خاطر مي آورند، عواطف و رغبت هاي انها چگونه است و علل اعمال آنان چيست چرا از خود آنان سوال نكنيم. مصاحبه در واقع يك نوع كنش متعابل بين پرسشگر و پاسخگو است و عده اي از محققان، مصاحبه را مطمئن ترين و بهترين شيوه ي جمع آوري اطلاعات مي دانند. كاربرد مصاحبه به عنوان ابزاري براي شناخت در ميان مشاغل مختلف و به شيوه هاي متفاوت رواج دارد مثلا براي آگاهي از برنامه هاي اقتصادي يك كشور با سوال امور اقتصادي يا كارشناس امور اقتصادي مصاحبه مي شود و براساس يافته هاي اين مصاحبه شرايط اقتصادي جامعه تعبير وتفسير مي گردد. روان شناسان، محققان، جامعه شناسان، مردم شناسان، مشاوران، وكلاي دادگستري از مصاحبه به عنوان روشي در شناخت و شناسايي موضوعات مورد علاقه و مرتبط با نوع كار و وظايف خود استفاده مي كنند و سرانجام آنچه كه مورد توجه و نظر اين نوشته است و به آن پرداخته خواهد شد، مصاحبه در مددكاري اجتماعي است كه ابزاري براي شناخت و درك مددجو مشكل او در جريان شكل گشايي و ايفاي نقش حرفه اي مددكاران است بنابراين مصاحبه و حرفه مددكاران اجتماعي عبارت از رد و بدل كردن كلمات يا علائمي به عنوان نماينده و جانشين كلمات كه در مجموع مي تواند رابطه انساني را برقرار سازد و موجبات درك احساسات و بيان دروني مددجو را فراهم ساخته و بر او فرصت طرح مشكلات را داده و زمينه تفكر براي چاره انديشي و كشف راه حل هاي كمكي را ايجاد نمايد همچنين به بياني كلي تر منظور از مصاحبه در مددكاري اجتماعي يعني دانش و هنر برقراري يك رابطه كلايم با در نظر داشتن عكس العمل هاي غير كلامي مددجو به منظور جهت وجود شناخت مسائل و مشكلات، خواست و تمنيات، آرزوها و اميال، نكات ضعف و توانائي هاي مددجو و به طور كلي كند و كاو در علل و عوامل آنچه مددجو را در شرياط خاص قرار داده است و بازشناسي راه حل ها و شيوه هاي تخفيف آلام و رفع مصائب او در اين تعريف نكايت باقي مي ماند كه لازم است تشريح شوند زيرا براساس آن مصاحبه به يك جريان داد و ستد رواني و اجتماعي تبديل مي شود و علاوه بر دانش خاص كه معمولا مصاحبه گران آموزش ديده كسب مي كنند و تفاوت عمده آنان با ديگر افراد كه اگر چه با كس يا كساني هم صحبت مي شوند ولي فقط مكالمه دارند و نه مصاحبه در اين نكته است، به هنر نيز اشاره شده است و اين اميزه دانش و هنر مي بايد روشن شود. براي روشن شدن آن به هنر« گوش كردن» آن هم خوب گوش كردن اشاره مي شود اين مطلب به اموزش خاص دانشجويان مددكاري در بيشتر كشورهاي جهان و تا حدودي در ايران و آن هم در قالب آموزش كار عملي يا كارورزي بر مي گردد كه طي آن دانشجو با نظارت و سرپرستي مستقيم و غير مستقيم مددكاران با تجربه به تمرين و كاربرد تئوريها مشغول مي شود و از مصاحبه تنها به عنوان روش بهره گرفته نمي شود بلكه كار ابزاري است كه از طريق آن مشكل گشايي هم جريان پيدا مي كند بنابراين در مصاحبه با سوالاتي روبرو خواهيم شد از قبيل اينكه مددكار اجتماعي چرا مصاحبه مي كند؟ چه موقع مصاحبه مي كند؟ كجا مصاحبه مي كند؟ چگونه مصاحبه مي كند و در خلال مصاحبه چه شرايطي را بايد در نظر داشته باشد؟ و از چه مسائلي نبايد غافل شده و در نهايت ناچار است كه از بروز چه وضعيت و موقعيت هاي در مصاحبه پرهيز نمايد.