در تاریخ 3/7 وارد مهد کودک ترنم شدم بعد از معرفی خودم به مدیر مهد وارد کلاس آمادگی (1) شدم و شروع به کار کردن که کارها شامل این موارد می شد.
چون بچه ها در روزهای اول کتاب کار نداشتند خمیربازی می کردند، بچه ها را به همراه مربی به حیاط می بردم و با هم شعر می خواندیم و بازی می کردیم.
روز بعد مربی آمادگی (2) حضور نداشت و من به این کلاس رفتم و با بچه ها بازی یخ شو، آب شو را بازی کردیم و خیلی خوششان آمد. برای آنها کتاب قصه شنگول و منگول را همراه با تقلید صدا خواندم و از جمله کارهایی را که کردم دادن کتاب رنگ آمیزی و شیوه رنگ آمیزی را به آنها آموزش دادم.
برای عید سعید فطر به همراه مربی کاردستی درست کردم. دادن دفتر کار (شطرنجی) به بچه ها که از قبل شکل فصل پائیز را کشیده بودیم بچه ها انگشتانشان را به گواش آغشته کردند و به جای هر برگ انگشت شان را فشار دادند. با هم به صورت گروهی و فردی در مورد فصل پائیز شعر کار کردیم.
با بچه ها برای دیدن به سالن تلویزیون می رفتیم با توجه به میل بچه ها با هم به حیاط رفتیم و بازی گرگم به هوا را بازی کردیم. نقاشی کردن لباس های پائیزی و آموزش علامت استاندارد. تدریس در مورد کوچه، خیابان انجام شد که من در مورد اینکه چگونه از خیابان گذر کنند، یا خیابان چه جور جایی است. در مورد چراغ راهنمایی توضیح دادم و اینکه چه موقع رنگها تغییر کرد از خیابان گذر کنیم و اینکه باید به پلیسی که در خیابان هست احترام بگذاریم.
تدریس بعدی در مورد خانه و خانواده بود که توضیحاتی داده شد که شامل این توضیحات می باشد. وقتی از مهد تعطیل می شوید چه کسی دنبال شما می آید و به کجا می روید و آن جا چه جور جایی است و چه کسانی در آنجا زندگی می کنند. باید به مادر و پدر احترام بگذارید و در انجام دادن کارها هم به آنها کمک کنید.
چون قرار بود در تاریخ 30/7 بچه ها را برای بازدید از شهرک ترافیک ببریم که در مورد چراغ راهنما و پلیس که قبلاً در کلاس توضیح داده شد سوالاتی از آنها پرسیدیم و با توجه به هماهنگی قبلی شعر آقا پلیس را با هم خواندیم.
تدریس در مورد واحد کار بهداشت، انجام شد که در آن نحوه مسواک زدن را آموزش دادم و اینکه چند نوبت در روز باید مسواک بزنند. از مسواک دیگران استفاده نکنند و وسایل شخصی خودشان را نه به کسی بدهند و نه از کسی بگیرند [لیوان- شانه- حوله]. برای تقویت انگشتان و هماهنگی بین چشم ها و دستان کار با سوزن را به بچه ها دادیم به این صورت که شکل یکی از میوه های فصل پائیز را کشیدیم و بچه ها با توجه به آن شکل سوزن را درست در محل نقطه چین قرار می دادند و شکل سیب را جدا می کردند.
چون قرار بود برای بازدید به مهد ما بیایند در مورد فصل پائیز صحبت هایی کردیم و با استفاده از انگشتان شعری در مورد فصل پائیز خواندند. (آموزش با استفاده از انگشتان)
با استفاده از گواش و قلم مو پرچم ایران را رنگ زدند. تدریس در مورد واحد کار سنگها ارائه شد اینکه سنگها از چه و از کجا می آیند. چه رنگ هایی هستند. شکل آنها فرق می کند، رنگ آنها یکی نیست.بعضی ها زبر، بعضی ها صاف هستند.
واحد کار آب تدریس شد اینکه آب چه رنگی است، چه مزه ای دارد، چه طور بوجود می آید، بو دارد.
آموزش اعداد ریاضی [5و4و3و2و1] برای عدد یک بچه ها شکلی را که در دفتر شطرنجی کشیده بودیم با توجه به عدد یک رنگ آمیزی کردند.
عدد 2 که بچه ها خود عدد را با مداد شمعی رنگ آمیزی کردند و گیلاس را با تراشه های مداد چسباندن و تا عدد 5 به همین صورت در دفتر آنها شکل هایی شد و آنها با توجه به آن عدد رنگ آمیزی می کردند. برای تقویت تمرکز حواس و سرعت عمل کودک صندلی بازی انجام شد.
عدد 2 كه بچه ها خود عدد را با مداد شمعي رنگ آميزي كردند و گيلاس را با تراشه هاي مداد چسباندن و تا عدد 5 به همين صورت در دفتر آنها شكل هايي شد و آنها با توجه به آن عدد رنگ آميزي مي كردند. براي تقويت تمركز حواس و سرعت عمل كودك صندلي بازي انجام شد.
مفهوم علوم تجربي كاشتن يك گياه كه چگونه شرايطي بايد داشته باشد مثلاً براي كاشتن يك لوبيا چه مراحلي را بايد طي كنند. بايد خاك مناسب بدون سنگ باشد. زيرا اگر سنگ داشته باشد ريشه ي گياه نمي تواند رشد كند در اين صورت گياه خوبي نداريم. نور خورشيد و آب به اندازه كافي داشته باشد.
در مورد مفهوم كوچكتر و بزرگتر كه در كتاب رياضي بچه ها بود توضيحاتي داده شد و رنگ آميزي انجام شد.
در مورد حيوانات اهلي و وحشي توضيح داده شد كه چرا اهلي و چرا وحشي ناميده مي شوند، در كجا زندگي مي كنند و غذاي آنها چيست، بدن آنها از چه پوشيده شده است، و در آخر از بچه ها خواستيم كه در كتاب آن ها با توجه به هر حيواني كه مي بينند به غذاي آنها وصل كنند.
براي تقويت هوش از آنها خواسته شد كه خرگوش را به غذاي خودش را كه در نقطه ي ديگر بود برسانند. نقاشي آزاد كشيدند كه اكثر اين بچه ها شكل پدر را نمي كشيدند. آهنگي نواخته شد، از بچه ها خواستم كه چشم ها را ببندند و فكر كنند بعد از اتمام آهنگ چشم ها را باز كنند و فكر خود را بيان كنند.
شعري به مناسبت شب يلدا خوانده شد و در مورد شب يلدا توضيحاتي داده شد. چونكه فصل پائيز تمام شد و كتاب كار نداشتند با بچه ها خميربازي كرديم و قصه ي تبر طلايي را براي آنها خواندم.
زمان اجراي كار: 3/7/86
زمان پايان كار: 4/10/86
مشخصات كلي كار:
این کار در حیطه تعلیم و تربیت است برای کودکان سن پیش دبستانی و جنبه خدماتی دارد . برای آ.پ واقعی به وجود آوردن یک محیط فعالیت و تجربه غنی و متعادل و سازمان دادن زندگی کودکان در آن مسئله اساسی است . ارتباط محیط آموزشی با محیط طبیعی زندگی خانواده ها و مردم از جدا شدن آموزش از زندگی جلوگیری می کند و در نتیجه مطلوب است . کودکان می توانند به عنوان عوامل فعال در محیط اجتماعی خود نقش موثر داشته باشد . دیو اری بین سنین مختلف نیست . دیواری بین مدرسه و اجتماع نیست حتی در سنین اولیه کودکی دیواری بین تحصیل و کار نیست .
درصد پيشرفت:
چون مربي ها تازه كار بودند من چيزي از آنها ياد نگرفتم.
نتيجه گيري:
با روحيات بچه ها بيشتر آشنا شدم و توانستم از معلوماتي كه طي اين 2 سال از اساتيد محترم ياد گرفتم را به كودكان انتقال دهم. اينكه بايد همه ي كودكان را به يك چشم نگاه كرد. بايد نگاه عادلانه اي داشته باشيم و طرز برخورد با كودكان را ياد گرفتم.
مشكلات كارآموزي:
فضاي زيادي براي بازي بچه ها وجود نداشت. در محوطه ي آموزشي 17 بچه ها و 1 مربي، 1 كارورز وجود داشت كه جا بسيار تنگ بود.
از امكانات آموزشي و وسايل كمك آموزشي مجهزي برخوردار نبودند و مربيان وقت زيادي صرف كودكان نمي كردند.
ميزان مفيد بودن دوره كارآموزي:
نحوه برخورد با كودكان را ياد گرفتم و با روحيات بچه ها آشنا شدم و توانستم چيزهايي كه ياد گرفتم را اينجا پياده كنم و تجربه بسيار خوبي بود.
نظرات و پيشنهادات مربوط به دوره كارآموزي:
كارآموزان را به جاهايي بفرستيد كه بتوانند چيزهايي از آنها ياد بگيرند و نه اينكه چيزهايي به آنها ياد بدهند و از دانش و اندوخته هاي آنها و از تجربياتي كه دارند استفاده ي لازم را ببرند.
با تشكر از استاد ارجمند جناب آقاي لطيفي كه در طي
دوره ي كارآموزي از من حمايت كردند و تجربيات خود را در اختيار ما قرار دادند.