این گزارش پیرامون تخریب و ساخت یک ساختمان چهار طبقه می باشد که کارهای آن در چند مرحله صورت می گیرد .
تخریب
ابتدا تخریب بنا ی قدیمی جهت آماده سازی محل اجرای ساختمان جدید و احداث پروژه مسکونی جدید در این مرحله با توجه به اهمیت مکان و همچنین بناهای اطراف بایستی ساختمان تخریب گردد .اولین قدم در تخریب بنای قدیمی توجه به نوع بناهای اطراف آن از حیث استحکام می باشد که در این پروژه بناهای سه طرف آن که سمت غرب و شرق آن ساختمان مسکونی قدیمی و فاقد اسکلت بندی بوده و فونداسیون هم ندارند و ساختمانهایی بسیار ضعیف از نظر بار جانبی می باشند و سمت شمال آن هم که دیوار حیاط همسایه می باشد که آن هم به جهت قدیمی بودن و همچنین مجاورت با باغچه دارای پی بسیار ضعیف و قابل نشست می باشد .لذا با توجه به دو طبقه بودن ساختمان به محض تخریب طبقه دوم بایستی دیوارهای همسایه های شرقی وغربی شمع بندی گردد و از وارد کردن ضربه های خیلی زیاد به آنها خودداری کرد پس از تمام شدن تخریب طبقه دوم نوبت به تخریب طبقه اول می گردد که در اینجا با توجه به اینکه نسبت ارتفاع پروژه از ارتفاع دو بنای مجاور کمتر است و به جهت اینکه این بناها بصورت ناخواسته تکیه گاه هم در برابر نیروهای جانبی بوده اند لذا کار کمی مشکلتر می گردد و باید بسیار با احتیاط این طبقه برداشته شود . به محض برداشته شدن سقف طبقه اول و تخلیه نخله ها شمع هایی بصورت مایل از وسط ساختمان در حال تخریب به ساختمان ها ی مجاور زده می شود بدین صورت (شکل 1)
سپس نسبت به برداشتن دیوارهای جانبی پروژه اقدام گردد تا اینکه ریشه دیوارها نیز بیرون بیاید .
و بدین صورت تقریباکار تخریب پایان می یابد .اما قسمت مشکل تر اجرای پروژه در خاکبرداری آن است .زیرا با توجه به نقشه یک طبقه جهت استفاده برای مکان ورزشی و….بایستی ارتفاع پایین تر از سطح زمین ساخته شود . بدین منظور ابتدا تا نصف پلان زمین در دو جهت هر دو ساختمان شرقی وغربی خوب شمع بندی می گرددتا آنکه ارتفاع آن تقریبا نیمی از پلان ساختمان باشد خاک آن نیم دیگر زمین تا ارتفاع مورد نظر برداشته می شود. در این مرحله از قسمت خاک برداری شده زیر ساختمانها شمع بندی می شود . البته لازم به ذکر است که گود برداری با فاصلاه یک متر ویا هفتاد سانتی متر از دو ساختمان صورت می گیرد.سپس بوسیله کارگر و نه با لودر جای چند شمع از جداره گود برداشته می شود تا شمعها دقیقا در مرز ساختمانها کاشته شوند بدین صورت (شکل ۲)
وبدین صورت نصف بعدی هم گود برداری می شود .البته بایستی توجه داشت که پای شمع هاییکه در زیر ساختمان قرار می گیرند چه شمع های مایل و چه شمع های عمودی نبایستی شناژها قرار گیرند در مورد شمع های عمودی باید در ارتفاع تا یک متر بالاتر از سطح گود قرار گیرند تا در داخل بتن فونداسیون قرار نگیرند و برای فونداسیون مشکلی پیش نیاید . و بدین صورت کار خاکبرداری هم پایان می گیرد .
فونداسیون
مرحله بعدی کرسی چینی فونداسیون (ویا پیاده کدن واجرای شناژها ) می باشد . در این قسمت طرح شناژها با گچ ریخته شده وبا آجر و ملات و ماسه و سیمان عیار خیلی پایین چیده می شود اکنون نوبت به کندن و برداشتن خاک مانده (فاصله تا مجاورت پی ساختمانها جانبی )میرسد که با توجه به مقاومت خاک منطقه و مقاومت آن از زیر خاک برداشته می شود تا پی های جانبی ساختمان هم ساخته شود . پس از اجرای شناژها نوبت به کشیدن ملات مگر در کف فونداسیون می رسد .ملات مگر ملات ماسه وسیمان با عیار پایین است که صرفا جهت بدست آوردن یک سطح صاف در زیز فونداسیون می باشد و هم چنین قطع ارتباط بین بتن فونداسیون ریخته شده و خاک می باشد .زیرا در صورت ارتبا ط سیمان داخل بتن بهمراه آب بتن در زمان پس دادن آب از بتن خارج شده و به داخل خاک می رود و بدین ترتیب بتن پوک می شود .همچنین بتن مگر ارتباط بین میلگردهای قرار گرفته در فو نداسیون و خاک که باعث زنگ زدگی آنها می شود جلوگیری می کند .برای اجرای بتن مگر بایستی توجه داشت که سطح فونداسیون پس از کشیدن بتن مگر باید کاملا تراز و صاف باشد تا ارتفاع ساختمان در نقاط مختلف ساختمان
برابر باشد .شکل (3)
مرحله بعدی آرماتور گذاری در فونداسیون می باشد .این کار بوسیله خبره این کار صورت می گیرد و از شبکه های میلگردی خاصی که به شکل سبد می باشد
در زیر ستون ها اتفاده می گردد.پی های ستونها هم بوسیله شناژها به همدیکر وصل می شود وظیفه شناژها فقط ارتباط دادن پی ها به یکدیگر بوده و از حرکت آنها به سمت همدیگر جلوگیری می کنندو هیچ گونه نقشی در تحمل بارها ی ثقلی که از ستون به فنداسیون وارد می شود ندارند .البته لازم ابه ذکر است که این موضوع در مورد پی های باسکولی تفاوت دارد .در زمان آرماتور بندی موارد زیر تکرار می شود :
1)فاصله میلگرد های سبدها معمولا بیشتر از مس 7 است البته این موضوع به میزان بار وارده بر فونداسیون بستگی دارد .ولی حتی الامکان باید این فواصل
به گونهای باشد که عبور بتن و ویبره به راحتی صورت گیرد .در زمان اجرای آرماتور گذاری صفحات ستونها هم که با میلگردهای بصورت عمود بر آنها بر روی سبدها طوری قرار می گیرد که میلگردهای متصل به صفحات بعنوان ریشه ستون در لابلای شبکه سبد قرار گیرد و دقیقا تا زیر سطح صفحه بتن ریخته می شود .البته در زمان قرار گیری صفحات آنها را تنظیم می کنند یعنی آنها را از نظر اینکه در یک راستا باشند ودر محلهای مورد نظر در نقشه قرار گرفته باشند و همچنین در یک تراز بودن آنها را دقیقا چک می کنند . البته لازم به ذکر است که پس از ریخته شدن بتن در فونداسیون سطح ترازی صفحات بهم می خورد و بایستی دوباره آنها را چک کرد .زیرا تراز نبودن آنها با توجه به اینکه ستونها قبلا ساخته شده اند باعث اختلاف تراز سقفها ونامساوی بودن ارتفاع در نقاط یک یا چند طبقه می شود .
بتن ریزی پی ساختمان :
قبل از ریخته شدن بتن در پی ساختمان ابتدا دیوارهای جانبی فونداسیون و شناژها را بطور کامل با نایلون می پوشانند این عمل به چند دلیل صورت می گیرد :
1)اول اینکه ارتباط بتن ریخته شده با خاک و یا دیوارها قطع گردد و در نتیجه آجر هایی که در کرسی چینی استفاده گردیده اند .مجددا قابل استفاده باشند دلیل دوم و در واقع مهمترین دلیل اینست که از خروج آب و سیمان بتن از داخل بتن که باعث پوک شدن بتن می گرددجلوگیری شود .
پس از آنکه دیوارهای شناژها و پی ها با نایلون کاملا عایق گردید بتن ریزی انجام می گیرد . ریختن بتن از یک جهت شروع می شود بتن تا پر شدن کامل شناژها و فونداسیون در هر مرحله ریخته می شود . و سپس ویبره می شود .
در زمان ویبره شدن باید دقت کرد که خیلی زیاد و خیلی کم هر دو برای بتن مضر می باشد زیرا ویبره زیاد باعث ته نشین شدن سنگدانه ها در بتن گشته و در نتیجه همگنی بتن به هم می خورد و بتن پس از خشک شدن مقاومت مورد نظر را نخواهد داشت .و یا ویبره کم باعث می شود که بتن بخوبی متراکم نشود که در این حالت هم بتن مقاومت خوبی از خود نشان نمیدهد .در زمان ریختن بتن باید بدین نکته توجه داشت که اگر بهر دلیل بتن ریزی بصورت کامل انجام نشود مقطعی که بتن ریزی از آنجا قطع شده بایستی بصورت شیبدار باشد .و قرار دادن ماننع در بین بتن برای جدا کردن بتن ریخته شده و بتنی که بعدا ریخته می شود کار درستی نمی باشد .
خصوصیات بتنی که مصرف می گردد :
این بتن باید خواص مورد نظر از لحاظ اسلامپ –عیار سیمان- نوع سنگدانه داشته باشد.مثلا نوع سنگدانه نباید خیلی درشت و یا خیلی ریز باشندو هم چنین
نوع ماسه و شن موجود در کارگاه باید تا حدودی با منحنی دانه بندی مطابقت داشته باشد (دانه های موجود همه از یک اندازه باشند .) در مورد اسلامپ هم که بسیار مهم است بعضی برای اینکه روانی بتن را بالا ببرند آب به آن اضافه می کنند این کار اگر چه باعث روانی بیشتر بتن و ریخته شدن راحت تر آن میشود اما به مقاومت مشخصه بتن را کاهش می دهد پس از این لحاظ بتن ساخته شده را بخوبی کنترل کرد همچنین عیارسیمان هم مهم است .زیرا در شرایط فعلی که سیمان کمیاب است امکان استفاده کمتر از سیمان و پایین آوردن عیار آن وجود دارد.البته شدت این کار به مهمی افزودن آب نمی باشد .زیرااین موضوع را همه حتی آنهائی که بتن را می سازند میدانندکه کم کردن سیمان در بتن چه آثار سوئی رابدنبال دارد.اما مهمترین نکته همان توجه به اسلامپ بتن است.
نوع ماسه و شن موجود در كارگاه بايد تا حدودي با منحني دانه بندي مطابقت داشته باشد (دانه هاي موجود همه از يك اندازه باشند .) در مورد اسلامپ هم كه بسيار مهم است بعضي براي اينكه رواني بتن را بالا ببرند آب به آن اضافه مي كنند اين كار اگر چه باعث رواني بيشتر بتن و ريخته شدن راحت تر آن ميشود اما به مقاومت مشخصه بتن را كاهش مي دهد پس از اين لحاظ بتن ساخته شده را بخوبي كنترل كرد همچنين عيارسيمان هم مهم است .زيرا در شرايط فعلي كه سيمان كمياب است امكان استفاده كمتر از سيمان و پايين آوردن عيار آن وجود دارد.البته شدت اين كار به مهمي افزودن آب نمي باشد .زيرااين موضوع را همه حتي آنهائي كه بتن را مي سازند ميدانندكه كم كردن سيمان در بتن چه آثار سوئي رابدنبال دارد.اما مهمترين نكته همان توجه به اسلامپ بتن است.
پس از ريختن بتن نوبت به تراز كردن وتنظيم كردن صفحه ستونها ميرسد.كه اين كار معمولا يك تا دو ساعت پس از بتن ريزي صورت ميگيرد.صفحاتي كه از سطح تراز بالاترند با زدن ضربه پايين ميروندو آنهائي كه پايين ترندپس از شل كردن پيچها آنهارا بالا آورده وزيرشان ملات ماسه سيمان با عياربالا ريخته ميشود سپس با زدن ضربه با صفحات ديگر ترازشان ميكنند. پس از اتمام اين كار بايد مدتي صبر كرد تا بتن سفت شودوبه عبارتي به مقاومت مورد نظر برسد.از لحاظ استاندارد اين زمان 14تا 21روز است (بسته به نوع آب و هواوشرايط محيط).ولي متاسفانه در ايران معمولا بعد از 7روزستونها و اسكلت را روي فونداسيون سوار ميكنند واين كار بسيار نادرست ميباشدوحتي در جائي (در كارگاهي ديگر)ديده شده است بعلت اينكه ستون خيلي سنگين بر روي فونداسيوني كه مقا ومت فشاري بتن آن كامل نگرديده بود قرار گرفته بود باعث بوجودآمدن ترك در اطراف فونداسيون و در مرز با شنا ژها گرديده است.در پروژه هائي كه تا حدودي اصولي اجرا ميگردند اين زمان بين 14تا21روز است كه البته دراين زمان بتن توا نسته است تا حدودي به مقاومتي برسد كه بتواند فشار مورد نظر را تحمل كند.علاوه بر ريخته شدن بتن هم نگهداري آن بسيار مهم ميباشد كه بهترين شكل نگهداري آن آب دادن مرتب و بموقع تا زمانيكه بتن بطور كامل به مرحله خود كيري برسد (معمولا 28روز)بطور مستقيم در معرض آفتاب نبودن و مرطوب نگهداشتن سطح بتن بهترين راه وصول بدين منظور است.در اين مورد توصيه ميشود روزي دو تا سه باربه بتن آب داده شود.اين امردرمورد بتن سقفها هم خيلي مهم ميباشد.البته با توجه به اينكه بتن سقفها نازكتر از بتن فونداسيون است و زودتر خشك ميشود آبدادن به آن در دو يا سه روز اول كفايت مي كند .
سنگ چيني زير ساختمانبعلت كم بودن مقاومت زير پي ونا همواري محل
عايق كاري زير ساختمان جهت جلوگيري از حركت نم به سمت بالا
ستون گذاري وشروع اسكلت بندي
انواع ستونها:
ستون اصولا به اجزائي از ساختمان گفته مي شود كه براي تحمل نيروهاي ثقلي محوري وارد بر ساختمان و همچنين تحمل لنگر هاي ناشي از بارهاي جانبي به ساختمان بكار مي روند.در حقيقت در يك ساختمان ستون به معناي تحمل نيروي محوري تنها نميباشدستونها علاوه بر اينكه ستون اند تير هم هستند يعني تيرستون .ستون بدين معني كه نيروي محوري را انتقال مي دهد و تير بدين معني كه لنگر ناشي از بارهاي جانبي را تحمل ميكند.ستونها با توجه به نوع كاربري آنها با اشكال مقاطع گوناگوني ساخته ميشوند از جمله بصورت اشكال زير:
وهمچنين با توجه به نوع بارهاي وارده بر آنها از مقاطع خاصي استفاده مي شود.مثلا در ساختمانهاي خيلي بزرگ و با اهميت اصولا از ستونهاي با مقاطع باكس استفاده ميشود.اين ستونها در دو شكل مقطع مربع و مستطيل ساخته ميشوندكه با توجه به ابعادساختمان وهمچنين جهت بادبندي وموارد ديگر استفاده از آنها متفاوت است.درسا ختمانهاي با اهميت كمتر و سبكتر اصولا ستونها از تركيب نيمرخها با ورق جانبي (بسته به ميزان بار وارده جانبي و شماره نيمرخ )ساخته مي شوند.در ستونهائي كه مقطع آنها از دو نيمرخ با ورق جانبي تشكيل گرديده است معمولا در طبقات اول ورق جانبي بصورت يكپارچه در قسمت جانبي (روي بالهاي نيمرخها)جوش زده ميشود.با توجه به نيروها ومقدار آنها در ضخامت هي گوناگون مي باشند در طبقات بالاتر كه نيروهاي ثقلي كمتر مي شوند از يكسره بودن بودن ورقهاي جانبي چشم پوشي مي شود .و اين ورق بصورت وصله هاي (جهت اتصال بال ستونها در صورتي كه دو نيم رخ با هم فاصله داشته باشند )اجرا مي گردد البته بهتر آن است كه با توجه به زياد شدن ارتفاع و زياد شدن نيروي زلزله ورق جانبي هم يكسره اجرا مي گردد .نكته ديگر در مورد اجراي ستونها اينست كه با توجه به محدوديت طولنيم رخها (كه در حدد 12متر مي باشند )ستونها ساختمانهاي مرتفع دو تكه مي باشند و ابتدا قطعه زيرين نصب شده و پس از رسيدن نصب تيرها و سقفها به جاييكه ستون كوتاه است ستون بالاتر روي آن سوار مي گردد.در اينجا اتصال ستونها به يكديگر و طول وصله ها و نوع جوش و اجراي جوش بسيار مهم است .زيرا اين وصله ها بايد به گونه اي اجرا گردد كه گويي جزيي از ستون است و همه عملكرد ستون را يكپارچه كند همچنين در ساختمانهاي بلند كه با بالا رفتن طبقات معمولا با توجه به اينكه ميزان بارها كاهش مي يابد مقطع ستون نيز ضعيف تر در نظر گرفته مي شود .اين كاهش مقطع از مقطع بزرگتر به مقطع كوچكتر با وصله صورت مي گيرد اجراي اين وصله ها نيز دقت زيادي مي طلبد كه بايد در حين اجرا نظارت كافي صورت گيرد .يكي دگر از مسائل ستونها اجراي ورقها يا صفحات سخت كننده در اتصال ستون به صضفحه ستون كار گذاشته شده در فونداسيون مي باشد .هدف از كاربرد اين صفحات سخت كننده جلوگيري از كمانش صفحه ستون در اثر نيروي زياد ستون بهآن مي باشد كه در اجراي اين سخت كننده ها هم بايد دقت كافي صورت گيرد .
پس از آنكه بتن فونداسيون خشك شد و آماده قرارگيري ستونها گرديدبوسيله جرثقيل ستونهادر جاهاي خود قرار داده ميشوند .در زمان نصب ستونها آنها را شاقول ميكنندوابتدا آنهارابه صفحه ستون خال جوش ميزنند و سپس آنها را محكم ميكنند.مهمترين نكته در نصب ستونها شاقول كردن دقيق آنها ميباشد زيرا در صورت داشتن كمترين نا شا قولي اثر خود را در نما ويا شكل سازه اي ساختمان ميگذارد.بسيار ديده شده است كه اگر ستوني ناشاقول كار گذاشته شده باشدبجاي آنكه از همان ابتدا آنرا اصلاح كنندطبقات را تير ريزي كرده و همزمان با بالارفتن طبقات آنرا به ستونهاي طبقات ديگر وصل ميكنندتا كشيده شودو در سر جاي خود قرار گيرداين كار اگرچه در ظاهر باعث شاقول شدن ستون ميگردد اما ايراد بسيار مهمي پيش مي آيدو آن اين است كه باعث بوجود آمدن تنش هائي در خود ستون ناشاقول و ستونهاي ديگر شده و اين به نوبه باعث ايجاد كشش و فشار در اجزاي مختلف ساختمان ميگردد .بهمين دليل شاقول كار گذاشتن ستونها بسيار بسيار مهم مي باشد .پس از كار گذاشتن ستونها نوبت به نصب تيرهاي اصلي سقف اول مي گردد.تير ريزي تا حدودي ساده تر ازستون گذاري مي باشد و شامل قرار دادن تيرهاي اصلي در جاها ونشيمنگاههاي خود وسپس زدن جوشهاي اوليه ميشود مهمترين نكته در اجراي تيرها عمليات جوشكاري وساختن اتصالات ميباشد بخصوص اتصالات صلب كه اجراي آنها احتياج به دقت بسيار بالائي دارد و كوچكترين كوتاهي و اشتباه ميتواند از رسيدن به نتايج مورد نظر جلوگيري كند .
اتصال ستون به صفحه ستون وصفحه بادبندي
تيرها
درمورد تيرها و نحوه انتخاب آنهاتوسط طراح موارد زير رعايت مي گردد:با توجه به طول ونوع وميزان لنگرونيروي برشي وارد بر آن وهمچنين مقدار خيز مجاز .بعضي از تيرها در ساختمان نقش باربري زيادي ندارند تنها به جهت
ارتباط آنها ستونها بكار مي روند .طول اين تيرها به گونه اي انتخاب مي شوند كه حداكثر تحمل لنگر ناشي ا ز يك ديوار جانبي و نيز خود را داشته باشند و در طول مورد نظر از خيز مناسبي برخوردار باشند .مانند تيرهايي كه در دهانه هاي باد بندي شده بكار مي روند زيرا در دهانه هاي بادبندي شده جهت تير ريزي بگونه اي است كه با ر سقف به تير عمود بر جهت بادبندي شده (كه معمولا تاب صلب است ) وارد مي گردد در اين موارد از تيرهاي سبك و پاممان اينرسي بالا استفاده مي گردد(تيرهاي لانه زنبوري )
شكل مقطع تير لانه زنبوري
مورد بعدي در انتخاب تيرها نوع بارهاي وارده بر تير ميباشد مثلا در صورتيكه دهانه بلند باشد و نيروهاي وارد بر آننيز زياد باشد نبايد از تيرهاي جان باز (لانه زنبوري )استفاده كرد بلكه بايد از تيرهاي با مقاطع فشرده و نمره بالاتر استفاده كرد همچنين در برخي موارد كه بارهاي وارده زياد است سعي مي شود كه از تيرهاي دوبل استفاده مي گردد.البته در اين مورد معولا تيرهاي دوبل لانه زنبوري هستندو حسن اين كار آن است كه فضاي مابين دو تير توسط بتن پر مي شود كه اين خود بر سختي خمشي مجموعه تير ميس افزايد مقطع تيرهاي مورد استفاده در ساختما نهاي معمولي ودر اين ساختمان از نيم رخهاي
IPEياINPمي باشد كه بهترين پاسخگويي را در مورد بارهاي وارد بر ساختمان دارند .
جزئيات يك تير ورق با سخت كننده هاي طولي و عرضي وهمچنين اتصال آن به ستون
ورقهاي سازنده تيرورقها
سطح مقطع يك تير ور
جزئيات اتصال ساده تيرها به ستون ودر جهت ديگر استفاده از ورق سخت كننده جان
نكاتي در مورد جوشكاري در ساختمان :
1)استفاده از نيروهاي متخصص و كارامد و نظارت دقيق مهندس ناظر .در اين مورد بايد بسيار دقت شود .زيرا در ظاهر هر كسي مي تواند جوشكاري كند اما هر جوشي جوش مقاوم نيست و نمي تواند جوش مورد نظر مهندس محاسب ايجاد نمايد و اگر جوش به قطر كافي نباشد داراي مقاومت كافي جهت پاسخگويي به نيروهاي وارده نمي باشد .
2)استفاده از دستگاههاي مخصوص و پيشرفته اين كار اين مورد هم بسيار مهم است كه از دستگاههايي با قدرت جوش متناسب با نوع فولاد استفاده شدهو توانايي جوش موردنظر داشته باشد .مثلا گاهي از دستگاهها ي جوش معمولي ACبراي جوش دادن قطعات برزگ در ساختمانها استفاده مي كنند كه علي الظاهر جوش خوب است اما نمي تواند قطعات ضخيم را را بطور كامل ذوب كرده و بهم ديگرجوس مي دهند .واين يكي از برزگترين اشتباهاتي است كه معمولا در كارگاههائيكه دقت زيادي در اجرا صورت نمي گيرد بوجود مي آيد
3)جوشكاري محيط مناسب و خشك .محيطي كه جوشكاري در آن صورت ميگيرد بايد كاملا خشك بوده و عاري از هر گونه رطوبت چه در الكترود وچه بر
روي قطعات باشد.كه خوشبختانه اين مورد تا حدودي در اين كارگاه رعايت ميشود لازم به ذكر است كه نوع الكترود استفاده شده در اين ساختمان از نوع
E60 ميباشدكه معمولترين الكترودهاي ساختماني ميباشد .
شكل جوشها
الكترودهاي مصرفي براي جوش
اتصال اوليه صفحات باد بند به تير وستون
اجراي سقف
پس از قرار دادن تيرها و تيرهاي اصلي نوبت به اجراي سقف مي شود .براي اين كار ابتدا تيرچه ها در جهت مشخص ريخته شده و زير آنها با استفاده از تيرهاي چوبي يا فلزي كه بصورت افقي و عمودي در زير تيرجه قرار مي گيرند اين كار براي اين است كه پس از ريختن بتن با توجه به اينكه سقف هنوز خود را نگرفته است از خيز تيرچه ها جلوگيري مي كند .پس از شمع بندي زير تيرچه ها وقرار دادن سفالها در بين آنها اكنون ميلگردهايي كه خيلي نازك هستند بصورت افقي و عمودي و عمود بر هم بر روي سقف نصب مي شود .ته اين ميلگردها بصورت عصا گچ مي گرددهدف از كاربرد اين ميلگردها هم يكپارچه كردن بتن مي باشد هيچ گونه وظيفه تحمل بار را ندارد .اين ميلگردهاكه بدون آج هستند بنام ميلگرد حرارتي در بازار شناخته مي شوند .
پس از ريخته شدن بتن سقف وخشك شدن آن شمعها برداشته ميشوند .ازلحاظ استاندارد برداشتن شمعها اين زمان بين 14تا 21روز است اما در حين اجرا بدليل نياز چوبها معمولا حداكثر پس از يك هفته تا ده روز شمعها برداشته ميشوند كه اين بخصوص در زمانيكه زير سقف بدون شمع باشد وشمعهاي سقف بالائي روي آن قرار گيرد باعث بوجود آمدن تركهاي ريزي در بتن ميگردد
نگهداري بتن سقف همانند فونداسيون ميباشد .البته تعداد آب دادنها كمتر است
خصوصيات تيرچه ها
تيرچه ها تيرهائي هستند كه جهت تحمل نيروهاي ثقلي (فقط ثقلي)و انتقال آنها به تيرهاي اصلي بكار مي روند تي رچه ها تشكيل گرديده از سه قسمت كه تعدادي ميلگرد به همراه يك قالب بنام فندوله در قسمت تحتاني تيرچه ويك ميلگرد زيگزاگ و يك ميلگرد در بالاي تيرچه بنام ميله حمل و نقل .هر كدام از اين اجزا وظيفه خاصي به عهده دارند مثلا ميلگردهاي قسمت پائين تيرچه جهت تحمل لنگر و ميلگردهاي زيگزاگ براي تحمل نيروهاي برشي و ميله حمل و نقل داراي وظيفهاي بينابين اين دو ميباشد وهمچنين جهت ارتباط بين زيگزاگها و حمل ونقل تيرچه مي باشد بنا به كاربرد و نوع ومقدار نيروهاي وارد بر تيرچه تيرچه در طولهاي گوناگوني ساخته ميشود مثلا در كاربردهاي معمولي كه در ايران رايج است اين طول حداكثر 8متر ميباشد.همچنين نمره و تعداد ميلگردهاي تحتاني بر حسب طول و مقدار بارهاي وارد بر آنها تفاوت دارد .تيرچه ها بر حسب بلوكهائيكه در بين آنها قرار ميگيرند در فاصله هاي خاصي نصب ميشوند مثلا در سقف تيرچه بلوك معمولي كه بلوكهاي سفالي در بين تيرچه ها قرار ميگيرند فاصله تيرچه ها در حدود 40تا 50سانتيمتر است .دربعضي ديگر از سقفها بجاي بلوكهاي سفالي از بلوكهاي سيماني استفاده مي گردد .و در جاهاي ديگر از بلوكهاي سيماني كه با استفاده از ملات بتن پوكه ساخته شده اند و به جهت سبك بودن و راحتي كاربري مقبوليت گسترده اي يافته اند استفاده ميشود اخيرا از نوعي فوم بنام يونوليت نيز استفاده ميگردداين فوم داراي معيب و مزايائي است از جمله مهمترين مزاياي آن پيشرفت سريع كار و نيز سبكي و راحتي كاربرد ميباشد و از مهمترين معايب آنهم ضعف در برابر آتش سوزي است زيرانوع اوليه آن كه نسبت به آتش سوزي بسيار حساس است و براحتي اشتعال پذير مي باشد ودر ثاني در انواع جديدي كه اخيرا به بازار آمده است كه نسوز هستند در برابر آتش جمع شده وحجم شان تغيير ميكند(اين جمع شدگي از يك نقطه آغاز ميشود ودرطول كل فوم ادامه مي يابد)در حين تغيير حجم گچ و يا گچ وخاك زير آنها نيز از بدنه آنها جدا مي شود و فرو ميريزد واين از بزرگترين معايب اين مصالح است .علاوه بر اينها گفته ميشودكه در زمان سوختن اين موادگازهائي از خود آزاد ميكنندكه مسموم كننده و خطرناك است .اما در كل وبا توجه به معايب و مزاياي آنها استفاده از اين مصالح در ايران روزبروز در حال افزايش است .بطور كلي هدف از بكارگيري مصالح پر كننده در بين تيرچه ها بدست آوردن يك سطح صاف در زير سقف وهمچنين زير سازي و آماده كردن سقف جهت بتن ريزي مي باشد و به هيچ نقش باربري در سازه ندارند .لازم به ذكر است كه پس از ريخته شدن بتن و خشك شدن آن عملكرد تيرچه از لحاظ باربري همانند يك تير T شكل است كه داراي يك جان ودو بال مي باشد كه عرض بال آن در حدود 50سانتيمتر وعرض جان در حدود 10سانتيمتر وارتفاع جان تير در حدود30سانتيمترمي باشد همچنين در صورتيكه در كل سقف نيروهاي برشي زياد باشد از دو ميلگرد آجدار كه بصورت ضربدري هر چهار كنج سقف را به يكديگر وصل ميكنداستفاده ميگردد.مهمترين عملكرد سازه اي آن تحمل برش زياد وارد بر سقف و نيز جلوگيري از تغغيير شكل زياد سقف ميباشد.روش ساختن تيرچه در كارگاه بدين صورت است كه ابتدا بايد قسمت زيرين تيرچه ساخته شود لذا مطابق نقشه تيرچه نوع و تعداد ميگردها ي لازم در داخل قالبها (فندوله)قرار مي گيرد سپس در جائي ديگر كه زيگزاگها ساخته مي شوند اين زيگزاگها به ميلگردهاي تحتاني جوش مي شوند . البته قابل ذكر است كه اين كار درست نمي باشد و بهتر است كه ميلگردها با زيگزاگ ها بصورت قلاب با هم ارتباط داشته باشند . سپس ميلگرد حمل ونقل به آنها اضافه مي گردد و در داخل قالبها (پس از خيس كردن قالبها كه قبلا در كنار هم قرار گرفته اند )از بتن با عيار خواسته شده در طرح ريخته ميشود .و اجازه مي دهند تا بتن به خود گيري برسد سپس (پس از حدود 8تا10ساعت )تيرچه ها را در داخل يك حوض آب قرار ميدهند و تيرچه در حدود 20روز در داخل آب مي ماند كه متاسفانه در عمل اين كار هيچگاه به بيشتر از چند روز نمي رسد و سپس تيرچه ها را براي استفاده در سقف بكار مي برند . در حين حمل و نقل تيرچه ها نكاتي بايد رعايت گردد از جمله اينكه:(1)اگر طول تيرچه زياد است حتما علاوه بر دو سر تيرچه بايد قسمت وسط آنهم نگه داشته شود تا از خيز زياد تيرچه جلو گيري بعمل آيد .(2):در حين زمين گذاشتن و يا تخليه تيرچه ها بايد از پرتاب كردن و يا انداختن آنها بر روي زمين پرهيز كرد زيرا اين كار باعث ترك خوردن بتن داخل تيرچه ها شده وباعث ميشود تيرچه عملكرد بهينه خود را نداشته باشد
(3):اگر تيرچه به هر علت براي مكان در نظر گرفته شده بلند است براي كوتاه كردن آن نبايد بهيچ عنوان ضربه بدان وارد كرد و جهت كوتاه كردن آن بايد از دستگاه فرز استفاده كرد يعني از محل مورد نظر بريده شود .متاسفانه ديده مي شود در ساختمان جهت كوتاه كردن تيرچه در محل مورد نظر با چكش و يا .....ضربه هائي به تيرچه زده مي شود تا بتن آن ريخته شود و سپس نسبت به بريدن آن اقدام ميگردد كه اين كار غلط بوده و باعث ترك خوردن تيرچه در نقاط مختلف و همچنين لق شدن ميلگردها در داخل بتن مي گردد .كه اينهم باعث مي شود كه تيرچه عملكرد بهينه خود را نداشته باشد .
اجزاي مختلف تشكيل دهنده تيرجه ها
شكل مقطع بلوكهائي كه در بين تيرچه ها قرار مي گيرند
شمع بندي زير سقف قبل از بتن ريزي
تيرريزي طبقات ديگر وبادبندي ساختمان
تيرريزي طبقاتديگرهم مانند تيرريزي طبقه اول مي باشد .البته لازم بذكر است كه پس از اتمام تيرريزي در هر طبقه بادبندي هاي آن هم در سر جاي خود جوش مي شوند .البته اين جوش جوش اوليه است و صرفا جهت نگهداري بادبند در سر جاي خود زده مي شود و جوشهاي اصلي بادبندها معمولا پس از زدن سقف در هر طبقه زده مي شود .در زمان بادبندي شرايط زير رعايت مي گرد)1)بادبند ويا بعبارتي صفحه اي كه عضو بادبند را به تير وستون وصل مي كند بايد دقيقا در وسط عرض ستون كار گذاشته شود تا بهترين عملكرد را داشته باشد در صورتيكه بادبند دقيقا در وسط ستون قرار نگيرد به محض وارد آمدن بارهاي جانبي نه تنها كمك زيادي به تحمل بارها نمي كند بلكه به علت بوجود آمدن لنگرپيچشي در آن سبب پيچاندن ستون مي گردد .كه اين خود يكي از مهمترين نكات در حين اجراي بادبند مي باشد .(2)در صورت هم محور بودن بادبندها (بادبندها بشكل ضربدري بوده ويا همديگر را قطع كنند )بايستي در يك راستا بودن (در يك صفحه بودن)اعضا رعايت گردد.زيرا در غير اينصورت وارد آمدن نيروهاي جانبي باعث كمانش بادبند در يك جهت مي گردد.
(3)در صورتيكه براي بادبندي از نيم رخهاي دوبل (دو نيم رخ در كنار هم)استفاده شود بايد به مكانهاي جوش آنها به يكديگر بسيار توجه كرد وجوش بايد به قدري محكم و مناسب زده شود كه دو نيم رخ با هم بصورت يكپارچه عملكنند ودراثر نيروهاي جانبي جوشها در نقاط مختلف چه نقاط بين نيم رخها وچه محل اتصال پروفيلها به صفحات آسيب نبيند .
اتصال اجزاي مختلف بادبند
نوع بادبندي در اين ساختمان در جهت شمال –جنوب از نوع ضربدري ودرجهت غرب –شرق از نوع قاب صلب مي باشد .همچنين بايد توجه داشت كه اجراي اتصال صلب بسيار مهم مي باشد و براي اين كار بايد از نيروهاي متخصص استفاده كرد و نظارت دقيق هم صورت گيرد چه در اجراي نشيمن تير و چه در جوش ونوع ورق بكار رفته در روي و زير تير در تكيه گاه .لازم بذكر است كه به موازات تير ريزي طبقات و بادبندي ساختمان راه پله ها هم اجرا مي گردند و شمشيري هاي راه پله هم نصب مي گردند و با استفاده از طاق ضربي سقف بين شمشيري ها زده مي شود گفتني است كه معمولا براي زدن طاق ضربي راه پله از آجرهاي مجوف به جهت سبك بودنشان استفاده مي گردد.
نمائي از شمشيري هاي راه پله
اتصال شمشيري ها به تير اصلي وستون