معادن زغال سنگ طبس
فصل اول : آشنائی با شهرستان طبس
شهرستان طبس با وسعتی معادل 55460 کیلومتر مربع درشمال شرقی استان یزد واقع و حد فاصل استان کرمان ، یزد و خراسان است .
جمعیت شهرستان طبس برپایه سرشماری نفوس و مسکن سال 1375 بالغ بر 59351 نفر اعلام گردیده که پراکندگی آن براساس تقسیمات وزارت کشور به شرح زیر می باشد .
شهرطبس 25647 نفر دهستان دیهوک 4606 نفر
دهستان گلش 4014 نفر دهستان کویر 4087 نفر
دهستان منتظریه 4311 نفر دهستان دستگردان 9815 نفر
دهستان پیرحاجات 1498 نفر دهستان نخلستان 3203 نفر
دهستان کوه یخاب 2170 نفر
از ویژگیهای مهم شهرستان طبس چهره سرسبز در تمام فصول سال به علت وجود نخلستان و مرکبات می باشد . ردپای شهر طبس در پیشینه تاریخی ایران و تحولات سیاسی ، نظامی و اجتماعی دوران هخامنشیان ، ساسانیان ، خلفای اسلامی ، اسماعیلیان ، سلجوفیان ، زندیه و افشاریان نشان از قدمت دیرینه و موقعیت جغرافیائی مناسب این شهر در قلب کویر در قرن گذشته دارد .
از جاذبه های شهر طبس علاوه بر طبیعت همیشه سبز ، باغهای خرما و مرکبات ، مکانهای زیارتی و سیاحتی متعددی است که پذیرای گردشگران می باشد . از این جمله می توان از آستان مبارک حضرت حسین این موسی الکاظم برادر امام رضا ( ع ) و باغ گلشن ، طاق شاه عباس ، روستای ازمیغان ، سد کریت و ارگ قدیم طبس را نام برد .
آب و هوا گرم و میزان بارندگی سالانه بین 35 تا 145 میلی متر است .
شهرستان طبس از طریق جاده های آسفالته به شرح زیر به سایر شهرهای اطراف ارتباط پیدا می کند .
الف ) طبس – مشهد ( km 566 ) از طریق شهرهای : طبس – بشرویه (km 120 ) ، بشرویه – فردوس (km 85 ) ، فردوس – گناباد (km 65 ) ، گناباد – تربت حیدریه (km 125 ) ، تربت حیدریه – مشهد (km 140 ) .
ب ) طبس – مشهد (km 533 ) از طریق شهرهای : طبس – دیهوک (km 85 ) ، دیهوک – فردوس (km 100 ) ، فردوس – گناباد (km 65 ) ، گناباد – تربت حیدریه (km 125 ) ، تربت حیدریه – مشهد (km 140 ) .
ج )طبس – بیرجند (km 270 ) از طریق : طبس – دیهوک (km 85 ) ، دیهوک – بیرجند (km 185 ) .
د ) طبس – یزد (km 406 ) . از طریق رباط کلمرد و روستاهای رباط خان ، رباط پشت بادام و ساغند .
ه_ طبس – کرمان (km 522 ) از طریق : طبس – دیهوک (km85 ) . دیهوک – راور (km 285 ) . راور – کرمان (km 148 ) .
و ) طبس – شاهرود (km 604 ) از طریق : طبس – خور بیابانک (km 195 ) ، خور – جندق (km 105 ) ، جندق – معلمان (km 144 ) ، معلمان – دامغان (km 100 ) ، دامغان – شاهرود (km 60 ) .
موقعیت ویژه جغرافیائی ذخایر زغال سنگ طبس و همجواری آن با ذخایر سنگ آهنهای بزرگی چون چادرملو . بافق و خواف با محوریت راه آهن مشهد – طبس – چادرملو- بافق و جاده یزد – طبس امکان توسعه پایدار در جهت صنعت فولاد و خطه شهرستان طبس را فراهم می آورد . ( شکل شماره ( 1 ) راههای ارتباطی را نشان میدهد )
تاریخچه مطالعات درباره زغالخیزی طبس
بررسی مناطق زغالدار طبس برای اولین بار در سال 1347 توسط اکیپ های اعزامی از واحد کرمان آغاز شد و به دنبال آن در سال 1349 کارشناسان روسی شرکت ذوب آهن ایران به منظور تعیین کیفیت ، از لایه های زغالی ناحیه نایبند نمونه برداری کردند . سپس در سال 1352 و 1353 به منظور مطالعات جامعتر گروههائی از کارشناسان روسی و ایرانی به مناطق زغالدار اعزام گردیدند و در ارتباط با زغالخیزی، استراتیگرافی رسوبات تریاس – ژوراسیک و کیفیت لایه های زغالی مطالعاتی انجام دادند . با توجه به نتایج مطالعات مذکور در سال 1355 گروه بزرگی از زمین شناسان واحدهای مختلف شرکت ذوب آهن به سرپرستی آقایان . ف – جهانبخش و س – گلوبیف به منظور بازدید و بررسی های بیشتر ، عازم مناطق زغالدار حوضه طبس شدند .
براساس این مطالعات حدود گسترش رسوبات زغالدار ایران ( تریاس – ژوراسیک ) در حوضه زغالدار طبس مشخص گردید و وجود زغالهای کک شو در نواحی شرق حوضه ( پروده و نایبند ) و زغالهای حرراتی در ناحیه غربی ( مزینو ) مورد توجه قرار گرفت .
در سال 1356 به منظور ادامه مطالعات یاد شده گروههای اکتشافی مرکب از کارشناسان روسی و ایرانی در منطقه مستقر شدند و به انجام عملیات پی جوئی زمینشناسی پرداختند ولی به دنبال واقعه اسفبار زلزله طبس در شهریور ماه سال 1357 این فعالیتها متوقف گردید .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، فعالیتهای زمین شناسی از دیماه 1358 مجدداً از سرگرفته شد ، در این مرحله تهیه نقشه زمین شناسی به مقیاس 50000 : 1 از نواحی پروده ، نایبند و مزینو در دستور کار قرار گرفت و با تاسیس واحد اکتشافی طبس در اواسط سال 1359 ، انجام کلیه عملیات که قبلاً توسط دفتر اکتشاف شرکت ملی فولاد ایران اجرا می شد بر عهده این واحد گذاشته شد .
در سال 1369 ، با توجه به نتایج بدست آمده از عملیات اکتشاف مقدماتی مناطق پروده I و II و III و مطالعات امکانپذیری احداث معدن ، در دستور کار قرار گرفت و بدین منظور قراردادی با شرکت ADAM ( که ترکیبی از چند شرکت کانادائی و انگلیسی است ) منعقد گردید .
شرکت مذکور مطالعات امکانپذیری را در سال 1369 انجام داد و براساس آن استخراج کانسار زغالسنگ پروده را از نظر فنی و اقتصادی امکانپذیر اعلام نمود . به دنبال آن در سال 1370 قرارداد طراحی تفصیلی معادن فاز یک و طراحی مقدماتی معادن فاز دو، با شرکت یاد شده منعقد شد و از بهمن ماه همان سال کارشناسان این شرکت در طبس مستقر و پس از 2 سال ، کار طراحی معادن را به پایان رساندند .
اطلاعات کلی در مورد ناحیه پروده :
موقعیت جغرافیائی :
ناحیه پروده با وسعتی حدود 12000 کیلومتر مربع در 75 کیلومتری جنوب شهرستان طبس در محدوده عرض جغرافیایی ً 5 و 0 33 تا ً 50 و 0 32 و طول جغرافیائی ً 15 و 0 57 تا ً 45 و 0 56 قرار گرفته است . شمال ناحیه رادشت کاملاً هموار و باتلاقهای نمک قرار گرفته و به سمت جنوب رسوبات تریاس و ژوراسیک ، ارتفاعات نه چندان مرتفع را به وجود آورده است ، شرق ناحیه به ارتفاعات شتری و غرب آن به ارتفاعات کمر مهدی محدود می شود .
ناحیه زغالدار پروده از نظر مورفولوژی از شمال به جنوب تغییراتی را به شرح زیر نشان می دهد : در حد فاصل گسل رستم تار خنمون لایه های زغالی عموماً پستی و بلندی های زیاد و دره های نسبتاً عمیق به چشم می خورد ، پس از آن تا مرز رسوبات تریاس – ژوراسیک ( باند گراولیتی ) پستی و بلندی ها کاهش یافته و بخش اعظم این محدوده از زمین های هموار ، همراه با تپه ماهورهای با ارتفاع کم تشکیل شده است از محل باند گراولیتی تا تپه های گنبدی آهک طبس ، مجدداً رلیف منطقه ناهموار و ارتفاعات و دره های عمیق فرم منطقه را دگرگون می کند ، پس از تپه های آهکی طبس تا انتهای منطقه ( گسل قوری چای ) دشتی کاملاً هموار وعموماً پوشیده از آلودیوم به چشم می خورد .
ارتفاع متوسط ناحیه زغالدار پروده از سطح دریا 850+ متر می باشد که مرتفع ترین نقطه آن در غرب 1047 + ( حوالی حفاری 87 دریال جنوبی آنتی کلین پروده I ) و پست ترین أن در شرق 730 + متر ( حوالی حفاری 10 ) قرارگرفته است .
شرایط آب و هوائی :
ناحیه پروده جزو مناطق کویری با آب و هوای خشک و قاره ای محسوب می شود که نوسانات درجه حرارت شبانه روزی و ماهیانه آن زیاد می باشد . حداکثر درجه حرارت شهر طبس در تابستان 49 + درجه سانتیگراد و در فصل زمستان تا 5 – درجه سانتیگراد می رسد .
اغلب ماههای سال خشک یا کم باران بوده ومعمولاً در فصل زمستان و اوایل فصل بهار باران نسبتاً کمی می بارد .
در منطقه مورد مطالعه رودخانه های دارای جریان دائمی وجود نداشته ولی رودخانههای متعدد فصلی که معمولاً جریان آب در آنها به هنگام بارندگی به صورت سیلاب (خصوصاً در مسیر جاده طبس به پروده ) دیده می شود . جهت اکثر رودخانه ها از غرب به شرق و به سمت باتلاق واقع در شمال ناحیه زغالی می باشد .
ناحیه زغالدار پروده عاری از پوشش گیاهی بوده و تنها بوته های خار بصورت پراکنده به چشم می خورد .
راههای ارتباطی به معدن پروده :
شهر طبس از دو طریق به معدن پروده ارتباط پیدا می کند :
الف ) از طریق جاده جدید یزد : طول این مسیر از شهر طبس تا معدن پروده 75 کیلومتر است . این مسیر از کیلومتر 24 محور طبس –یزد انشعاب گرفته و پس از طی 51 کیلومتر به معدن پروده منتهی می شود .
ب ) از طریق روستای خسروآباد ، کریت و فهالنج : طول این مسیر از شهر طبس تا معدن پروده 82 کیلومتر است و در کیلومتر 51 با جاده قبلی تلاقی می کند .
جمعیت روستاهای مسیر طبس به معدن به شرح زیر می باشد :
خسروآباد ( 1205 نفر ) . کریت ( 1450 نفر ) و فهالنج ( 1335 نفر )
فرودگاه طبس در حال حاضر در حال بهره برداری بوده و در هر هفته دو پرواز از تهران ( بصورت رفت و برگشت ) و سه پرواز از مشهد ( به صورت رفت و برگشت ) در حال انجام است .
شکل شماره ( 2 ) راههای ارتباطی طبس به معادن را نمایش می دهد .
عملیات اکتشاقی :
در ناحیه زغالدار پروده تا کنون عملیات اکتشافی وسیعی انجام شده که گزارشات مربوط به آنها به شرح زیر ارائه شده است .
گزارش میاندوره ای ناحیه پروده در سال 1362 در حد پی جوئی و پی جوئی تفصیلی
گزارش عملیات اکتشاف پروده I (سال 1365 ) تفصیلی تا افق 600 + و مقدماتی افقهای پائین تر .
گزارش عملیات اکتشاف مقدماتی پروده دو ( سال 1367 ) .
گزارش عملیات اکتشاف مقدماتی پروده سه ( سال 1369 ) .
پس از ارائه گزارش عملیات اکتشاف مقدماتی پروده سه در سال 1369 ، مطالعات امکان پذیری مناطق اکتشاف شده ، توسط شرکت ADAM آغاز شد . به موازات این مطالعات ، عملیات اکتشافی جدیدی در مناطق پروده یک ، پروده دو و پروده سه از سرگرفته شد و عملیات اکتشاف پروده شرقی که در حال انجام بود متوقف گردید . همچنین تهیه گزارش اکتشاف منطقه پروده چهار که عملیات اکتشاف مقدماتی آن با حفر 114 حلقه چاه به پایان رسیده بود ، به عهده مشاور ADAM گذاشته شد و تهیه گزارش بخش اکتشاف شده پروده شرقی از اولویت حذف گردید .
قبل از اتمام عملیات اکتشاف تفصیلی در مناطق پروده یک ، پروده دو و پروده سه و ارائه گزارشهای اکتشافی مربوط به آنها ، مطالعات امکانپذیری طراحی مقدماتی معادن مرکزی ، 1 ، 2 ، 3 ، 4 انجام و به دنبال آن طراحی تفصیلی معادن فاز یک ( معدن مرکزی ، یک و دو ) نیز به پایان رسید .
در حال حاضر اگر چه طراحی تفصیلی معدن فاز یک انجام شده ولی با توجه به حجم عملیات اکتشافی جدیدی که در مناطق پروده صورت گرفته و همچنین اجرای عملیات گسترده اکتشافی در مناطق پروده چهار و شرقی ، تهیه گزارش اکتشافی آنها اجتناب ناپذیر می باشد . به همین دلیل تهیه گزارشهای یاد شده به شرح زیر در دستور کار دفتر فنی اکتشاف قرار داده شده است .
تهیه و تکمیل مدارک ، نقشه ها و گزارش اکتشاف تفصیلی پروده یک
تهیه و تکمیل مدارک ، نقشه ها و گزارش اکتشاف تفصیلی پروده دو
تهیه مدارک ، نقشه ها و گزارش اکتشاف تفصیلی شیت 2 .
تهیه مدارک ، نقشه ها وگزارش اکتشاف تفصیلی شیت 4 .
تهیه مدارک ، نقشه ها و گزارش اکتشاف مقدماتی شیت 6 .
تهیه مدارک ، نقشه ها و گزارش اکتشاف مقدماتی شیت 8 .
تهیه مدارک ، نقشه ها و گزارش اکتشاف شیت 5 .
تهیه مدارک ، نقشه ها و گزارش اکتشاف شیت 7 .
تهیه مدارک ، نقشه ها و گزارش اکتشاف شیت 9 .
تهیه نقشه زمین شناسی غرب پروده یک
تهیه مدارک ، نقشه ها و گزارش اکتشاف غرب پروده یک
به طور کلی عملیات اکتشافی شامل مراحل زیر می باشد :
عملیات نقشه برداری : که خود این عملیات مراحل زیر تقسیم می شود .
الف ) تهیه نقشه های توپوگرافی به مقیاس 5000 : 1 ناحیه پروده
ب ) تهیه نقشه های توپوگرافی 500 : 1 و 1000 : 1
ج ) ایجاد نقاط مثلث بندی
د ) ایجاد شبکه ترازیابی
ه_ ) تعیین مختصات و ارتفاع نقاط حفاری
و ) عملیات نقشه برداری به منظور تهیه نقشه های زمین شناسی به مقیاس 5000:1
2 – عملیات حفاری
درناحیه پروده و مناطق همجوار تا کنون تعداد 646 حلقه چاه به متراژ 223785 متر حفر گردیده که از این تعداد حفر 45 حلقه چاه به متراژ 21000 متر توسط یک شرکت پیمانکار چینی و بقیه عمدتاً توسط اکیپ های حفاری مجتمع زغالسنگ طبس و بعضاً اکیپ های حفاری واحدهای شاهرود و زیراب صورت گرفته است . چاههائی که توسط پیمانکار چینی حفر شده عمدتاً در غرب پروده یک و بلوک جنوب غربی پروده دو واقع شده اند .
کیفیت کارحفاری :
سطح نمونه گیری از لایه های زغالی خصوصاً در حفاری های قدیمی پائین بوده و در مجموع میزان نمونه گیری از لایه 1 C حدود % 70 ، لایه 2 B حدود % 60 و لایه های
1 B ، 2C و D حدود % 50 بوده است .
البته در چاههائی که از سال 1369 به بعد حفر شده ، خصوصاً آنهائی که به پیمانکار چینی مربوط می شود ، میزان نمونه گیری از لایه های زغالی عموماً تا % 80 افزایش پیدا می کند .
کرن حاصل از عملیات حفاری بطور روزانه توسط زمین شناس چاه مورد بررسی و مطالعه دقیق قرار گرفته و نتایج حاصله در دفاتر برداشت ثبت گردیده است . چاههای حفاری پس از خاتمه عموماً با گل حفاری پر شده اند ( تنها تعداد معدودی از چاهها سیمان شده اند ) این پدیده خصوصاً در چاههای عمیق و چاه هائی که دیواره آنها ریزشی بوده برای عملیات معدنی آینده خطر بالقوه ای خواهد بود . برای پیشگیری از این خطر اطلاعات مربوط به وضعیت چاه های متروک طی جداولی در گزارشات هر منطقه منعکس می باشد ، تا طراحان معدن تمهیدات لازم را پیش بینی نمایند .
3- مطالعات ژئوفیزیکی :
عملیات چاه پیمائی ژئوفیزیکی تقریباً درکلیه حفاریهای ناحیه پروده ( بجز تعداد معدودی که به علت ایجاد سانحه چاه پیمائی نشده اند ) انجام گرفته است . این عملیات عمدتاً بوسیله 2 دستگاه کاروتاژ با مارک CK1 – 74 ساخت کشور روسیه صورت پذیرفته و تنها تعداد 45 حلقه چاه مربوط به پیمانکار چینی با استفاده از دستگاه کاروتاژ دیجیتالی مدل TYSC – 3Q چاه پیمائی شده است .
هدف از مطالعات ژئوفیزیکی عبارت بوده است از :
تعیین خواص سنگ ها ( مقاومت الکتریکی ، رادیواکتیویته طبیعی ، عکس العمل سنگها در برابر تشعشعات رادیواکتیو )
تعيين خواص سنگ ها ( مقاومت الكتريكي ، راديواكتيويته طبيعي ، عكس العمل سنگها در برابر تشعشعات راديواكتيو ) .
تعيين عمق ، ضخامت و توصيف ليتولوژي طبقات سنگي .
تعيين عمق ، ضخامت و استروكتور لايه هاي زغالي .
مشخص نمودن محل گسل ها و زونهاي داراي شكستگي و خرد شدگي .
اندازه گيري قطر چاه .
تعيين گراديان حرارتي .
اندازه گيري مقدار و آزيموت انحراف
نمونه برداري از لايه هاي زغالي به روش گرانتانوس
به منظور مطالعات فوق روشهاي مختلفي بكار گرفته شده است كه اين روشها عبارتند از :
روش الكتريكي ( الكتروكاروتاژ ) ، روش راديو متري ( گاما ، گاماكاروتاژ )
روش كاورنومتري ( قطر سنجي ) ، روش ترمومتري ( گراديان زمين گرمائي )
روش اينكينومتري (شيب سنجي ) ، روش نمونه گيري ( گرانتانوس )
4- عمليات زمين شناسي .
عمليات زمين شناسي نيز خود داراي 2 مرحله اصلي مي باشد كه اين 2 مرحله نيز داراي تقسيماتي مي باشند .
تهيه نقشه زمين شناسي
الف ) تهيه نقشه زمين شناسي 50000 : 1
ب ) نقشه ليتولوژي 10000 : 1
ج ) نقشه زمين شناسي 5000 : 1
2- حفريات سطحي :
الف ) حفر ترانشه بر روي لايه هاي زغال .
اين ترانشه به صورت عمود بر لايه و به منظور ظاهر نمودن لايه زغالي از زير واريزه ها و يا رسوبات پوششي و همچنين تعيين محل دقيق رخنمودن آنها معمولاً به فاصله 100 تا 200 متري از يكديگر حفر شده است . در اكثر ترانشه هاي حفر شده ، لايه هاي زغالي ضخامت و استروكتور واقعي خود را به دليل اكسيداسيون شديد نشان نمي دهند . مختصات و ارتفاع كمر پائين لايه زغالي درمحل كليه ترانشه ها برداشت و بر روي نقشه هاي زمين شناسي مشخص گرديده است .
ب ) ترانشه هاي حفر شده جهت تعقيب گسل و لايه :
اين ترانشه ها عمدتاً به هنگام تعقيب لايه ها و گسل ها حفر گرديده و از نتايج آنها خصوصاً در تكميل نقشه هاي زمين شناسي 5000 : 1 استفاده شده است .
ج ) حفر اكلون و چاه دستي :
به منظور دستيابي به ضخامت و استروكتور ثابت لايه هاي زغالي و همچنين خروج از زون اكسيده و پي بردن به پارامترهاي كيفي اقدام به حفر اكلون و يا چاه دستي شده است ، اين حفريات عمدتاً به فاصله 500 متري از يكديگر حفر شده و غالباً تا خروج از زون اكسيده ادامه يافته اند .
د ) چاههاي حفاري :
تاكنون تعداد 638 حلقه چاه به متراژ 219295 متر در ناحيه پروده حفر گرديده كه تعداد و متراژ آنها در هر يك از مناطق مختلف پروده به شرح زير مي باشد .
تهيه گزارشات اكتشافي :
نتايج و اطلاعات حاصل از عمليات اكتشافي ناحيه پروده تا به امروز طي چند گزارش به شرح زير ارائه شده است .
الف ) گزارش ميان دوره اي از نتايج عمليات پي جوئي و تهيه نقشه زمين شناسي به مقياس 50000 : 1
ب ) گزارش عمليات اكتشاف پروده يك ( اكتشاف تفصيلي تا افق 600 + و اكتشاف مقدماتي افق هاي پائين تر )
ج ) گزارش عمليات اكتشاف مقدماتي پروده سه .
به طور كلي اهم فعاليتهاي اكتشافي انجام شده از حوضه زغالدار طبس به شرح زير مي باشد .
الف : پروده
ب : مزينو و نايبند
حجم عمليات مربوط به حفر ترانشه بر روي لايه هاي زغالي
حجم عمليات مربوط به حفر ترانشه جهت تعقيب گسل و لايه
حجم عمليات مربوط به حفر اكلون بر روي لايه هاي زغالي
حجم عمليات مربوط به حفر چاه دستي بر روي لايه هاي زغالي :
استراتيگرافي رسوبات زغالدار پروده :
استراتيگرافي ناحيه پروده در گذشته توسط كارشناسان شركت ملي فولاد ايران و همچنين كارشناسان روسي مورد مطالعه دقيق قرار گرفته و نتايج آن درگزارشات اكتشافي و يا مقالات و رساله هاي علمي منعكس مي باشد . در بين آثاري كه تاكنون منتشر شده ، رساله آقاي يو – ريپن تحت عنوان (( استراتيگرافي و پالئوژئوگرافي رسوبات زغالدار ايران – سال 1364 )) استراتيگرافي ناحيه پروده را به تفصيل مورد مطالعه و بررسي قرار داده است . در عين حال به خلاصه اي از استراتيگرافي ناحيه زغالدار پروده اشاره مي شود .
رسوبات زغالدار ايران
رسوبات زغالدار ايران با عنوان گروه شمشك از نظر زماني از ترياس فوقاني شروع و تا ژوراسيك مياني ادامه مي يابد . اين رسوبات دريك سيكل رسوبگذاري تشكيل شده و يك واحد استراتيگرافي مستقل را بوجود آوردهاند . مرز رسوبات ياد شده با توجه به پارامترهاي ذيل تعيين مي گردد .
افزايش رسوبات آواري همراه با گسترش زغالخيزي
تغيير شرايط آب و هوائي به مرطوب در جريان تشكيل اين رسوبات
تغيير ساختمان تكتونيكي در مرزهاي تحتاني و فوقاني كه اين پديده باعث نبود چينه شناسي و بندرت دگرشيبي بين گروه شمشك در رسوبات تحتاني و فوقاني آن شده است .
تصوير شماره ( 3 ) رسوبات ترياس ژوراسيك ايران را نمايش مي دهد .
1-1- منطقه ساختماني – رخساره اي البرز
در اين منطقه رسوبات گروه شمشك بر روي سطوح فرسايش يافته دولوميت هاي سازند اليكا قرار گرفته و توسط آهك هاي سازندلار پوشانده مي شود . مقاطع كامل گروه شمشك در منطقه ساختماني – رخساره اي البرز به 7 تا 10 بخش تفكيك شده كه اين بخش ها از دو سازند بنام هاي طزره و گانو قرار مي گيرند . رسوبات زغالدار گروه شمشك در منطقه البرز بيشتر داراي ويژگيهاي قاره اي بوده و زغالها در شرايط ليمنيك تشكيل شده اند .
بر پايه تقسيم بندي شركت ملي فولاد ايران حوضه زغالدار البرز به مناطق البرز شرقي ، البرز مركزي و البرز غربي تقسيم گرديده كه در هر يك از مناطق ياد شده چندين ميدان معدني جدا از هم قرار گرفته است .
2-1- منطقه ساختماني – رخساره اي ايران مركزي .
از ويژگيهاي بارز اين منطقه برخلاف البرز ، برتري خصوصيات دريائي در رسوبات مربوط به ترياس گروه شمشك مي باشد . منطقه ساختماني – رخساره اي ايران مركزي را مي توان به چهار زون ساختماني – رخساره اي به نام هاي اصفهان ، كرمان ، طبس و لوت تقسيم بندي نمود .
بخش اعظم رسوبات زغالدار اين منطقه در زون هاي طبس و كرمان گسترش داشته و تحت عنوان حوضه زغالدار طبس نامگذاري شده است .
تصوير شماره ( 4 ) مناطق ساختماني – رخساره اي ايران را نمايش مي دهد .
حوضه زغالدار طبس
حوضه زغالدار طبس با وسعت 45 هزار كيلومتر مربع در فاصله 80 تا 200 كيلومتري جنوب و جنوب غربي طبس واقع و به شكل دوكي مي باشد كه محور بلند آن با نصف النهار 57 درجه طول شرقي تطبيق مي نمايد . اين حوضه وسيع براساس پارامترهاي زمين شناسي تكتونيكي به سه ناحيه زغالي به نام هاي پروده ، نايبند و مزينو تقسيم گرديده است .
همانگونه كه اشاره شد تاكنون مطالعات جامعي در زمينه فسيل شناسي ، استراتيگرافي و پالئوژئوگرافي ناحيه پروده توسط كارشناسان شركت ملي فولاد ايران و كارشناسان و محققين شركت تكنو اكسپورت روسيه انجام گرفته است . بر پايه ديدگاههاي اين پژوهشگران ، استراتيگرافي رسوبات ناحيه پروده و خصوصيات ليتولوژي آنها بشرح زير مي باشد .
3- استراتيگرافي ناحيه پروده
رسوباتي كه در ناحيه پروده داراي رخنمون مي باشد به ترياس پسين و ژوراسيك پيشين و مياني تعلق داشته و سازندهاي تشكيل دهنده آن از قديم به جديد عبارتنداز :
سازند نايبند ، سازند آب حاجي ، سازند پروده و سازند بغشاه .
سازند نايبند
در منطقه پروده رسوبات ترياس فوقاني ( سازند نايبند ) بيشتر دريايي بوده كه با پيشروي خود همراه با يك ناپيوستكي ملايم ، منطقه را پوشانده است . اين رسوبات عمدتاً شيل و ماسه اي بوده و به همراه تداخل لايه هاي كربناته با تغييرات رخسارهاي اندك در بخش هاي مختلف منطقه برجا گذاشته شده است . تداخل چند لايه آهكي حاوي آمونوئيد و دوكفه اي (Myophoria , Indopecten ) حاكي از وجود يك درياي باز در زمان رسوبگذاري است . ضخامت اين رسوبات حدود 1800 متر درناحيه پروده اندازه گيري شده كه بيانگر يك نشت فعال حوضه رسوبي است . سازند نايبند از پنج بخش گلكان ، بيدستان ، حوض شيخ ، حوض خان و قدير تشكيل شده و ضخامت كلي آن در مقطع تيپ 2740 متر مي باشد .
سازند آب حاجي :
در ناحيه پروده اين سازند با نبود چينه شناسي بر روي رسوبات بخش قدير قرار گرفته است . قسمت تحتاني اين سازند را ماسه سنگ كوارتزي دانه متوسط به رنگ خاكستري روشن تا سفيد تشكيل داده كه ضخامت آن به 10 تا 20 متر مي رسد . در كمر پائين اين ماسه سنگ ها چند باند ماسه سنگ دانه درشت با ضخامت متغير وجود دارد كه مي توان آن را ميكرو كنگلو مرا نامير . در ناحيه پروده اين افق مرز ترياس ژوراسيك در نظر گرفته شده و با نام گراوليت نامگذاري شده است .
آقاي واسيليف ( سال 1984 ) ضمن بررسي مجموعه فسيل هاي گياهي ترياس پسين ناحيه پروده ( بخش قدير ) و سازند آب جاجي به اين نتيجه رسيد كه بخش قدير و سازند آب حاجي به طور متوالي قرار نگرفته و بين آنها نبود چينه شناسي وجود دارد . سازند آب جاجي بطور كلي از يك سري طبقات ماسه سنگي – كوارتزي ، سيقلي –رسي – سيل و لايه هاي نازك زغالي به ضخامت متوسط 72 متر تشكيل شده است . مجموعه فسيل هاي گياهي جمع آوري شده از سازند آب جاجي توسط واسيليف مورد بررسي قرار گرفته در نتيجه اين سازند به ژوراسيك تحتاني نسبت داده شده است .
سازند پروده :
در محدوده زون ساختماني – رخساره اي طبس ، سازند پروده اولين بار در سال 1364 توسط يو – ريپن پيشنهاد شد . براساس نظريه نامبرده اين سازند با ضخامتي حدود 70 متر معادل استراتيگرافي سازند مزينو بوده و به دو بخش تحتاني و فوقاني تقسيم مي گردد . بخش تحتاني آن آهك با دامو و بخش فوقاني آن بين آهك با دامو و قاعده آهك كوچكعلي ( سازند بغمشاه ) در نظر گرفته شده است .
الف ) بخش تحتاني ( آهك با دامو )
آهك بادامو به عنوان يك واحد استراتيگرافي مشخص در تمام محدوده پروده گسترش نداشته و عموماً از سه لايه آهكي نازك به ضخامت 4/0 – 3/0 متر ( حداكثر 5/1 متر ) تشكيل شده كه توسط آرژيليت هاي با ضخامت 2-1 متر ( حداكثر چهار متر ) از يكديگر جدا مي گردند . اين آهك ها االيتي دانه ريز با مخلوطي از رسوبات اورگانيك و آواري است كه اغلب با ميكروكنكرسيون هاي آهكي و مخلوطي از دانه ها و قطعات سنگهاي رسوبي و كوارتز مشاهده ميشوند. رنگ آنها خاكستري تيره و در حالت فرسايش يافته به رنگ قهوه اي است .
ب – بخش فوقاني :
اين بخش شامل قشري از طبقات ماسه سنگي ، ماسه كربناته و سيقلي – رسي است كه در سطح به رنگ خاكستري روشن متمايل به تيره جلوه گر مي باشد . همچنين لايه هاي نازكي از آهك هاي ماسه اي و رسي در اين بخش وجود دارد كه حاوي آثار و بقاياي گاستروپورها و صدفهاي درشت مي باشد .
سن سازند پروده توآرسين – با ژوسين تعيين گرديده ، اين سازند مقطع گروه شمشك را در ناحيه پروده كامل مي نمايد .
سازند بغمشاه :
رسوبات سازند بغمشاه كه جوانترين رسوبات ناحيه پروده به شمار مي رود با يك لايه كم ضخامت (2-5/1 متر ) از آهك هاي رسي شروع مي شود . ريپن معتقد است كه اين آهك از جنبه فسيل شناسي حيواني بطور مطمئن با آهك كوچكعلي منطقه مقطع گيپ مرتبط مي باشد .
نامبرده آغاز سيكل جديد رسوب گذاري و طبيعتاً قاعده سازند بغمشاه را از همين لاهي آهكي در نظر مي گيرد . سازند بغمشاه را در ناحيه پروده مي توان به دو بخش تحتاني و فوقاني تفكيك نمود .
الف ) بخش تحتاني :
اين بخش خود به سه زير بخش تقسيم مي شود . اولين زير بخش كه آغاز سيكل جديد رسوبگذاري در ناحيه پروده ( تشكيل سازند بغمشاه ) محسوب مي شود از لايه كم ضخامتي از آهك هاي رسي تشكيل شده است . دومين زير بخش از قشر يكنواختي از آرژيليت هاي سبز رنگ به ضخامت 10 متر تشكيل يافته و بالاخره زير بخش فوقاني ، آهك ارگانوژن ( جلبك دار ) سياه رنگي است كه بنام آهك تنور (ريپن ) نامگذاري شده است . ضخامت اين آهك ها كه داراي مورفولوژي گنبدي شكل است به 15 متر مي رسد و به عنوان يك لايه بيوليتومار كه در تمام ناحيه پروده مشاهده مي شود . آهك تنور را مي توان به عنوان يك واحد استراتيگرافي مستقل تفكيك نمود . از آثار و بقاياي جانوري كه با چشم قابل رويت است مي توان مفاصل كرينوئيدها و سوزن هاي خارپوستان دريائي را نام برد . همچنين آثار و بقاياي دوكفه اي ها و كورال ها ، آمونيت ها ، گاستروپورها و براكيوپورها در آن وجود دارند .
ب – بخش فوقاني :
اين بخش از رسوبات ضخيمي از جنس شيل هاي مارني سبز رنگ ، سيلت و ماسه سنگ ها دانه ريز همراه با لايه هاي نازك ژپيس تشكيل گرديده و ضخامت آن به بيش از 300 متر مي رسد .
تكتونيك و ساختمان زمين شناسي ناحيه پروده :
حوضه طبس بلوك لوزي شكل بزرگي است كه بين گسل هاي نايبند – كلمرد و نائيني واقع شده است .
مشخصات اجمالي اين گسل ها عبارت است از :
الف – گسل نايبند :
گسل نايبند با امتدادي شمالي جنوبي از شرق حوضه عبور مي نمايد . اين گسل 500 كيلومتر طول داشته و از نوع راستگرد مي باشد . شيب گسل به طرف شرق بوده و با عملكردي از نوع رورانده ، بلوك شرقي را بالا برده است . مقدار جابجائي آن در اين ناحيه بخوبي شناخته نشده است . جابجائي ديده شده در نهشته هاي آبرفتي جوان نشانه فعاليت جديد اين گسل مي باشد . زلزله ويرانگر سال 1357 را مي توان نتيجه اين حركات دانست .
ب – گسل هاي كلمرد و نائيني :
گسل كلمرد با امتدادي تقريباً شمالي جنوبي از غرب حوضه عبور مي نمايد . اين گسل در شمال و جنوب با چرخشي به سمت شرق به گسل نايبند نزديك مي گردد . شيب گسل به طرف غرب بوده و با عملكردي از نوع رورانده بلوك غربي را بالا برده است . گسل نائيني به موازات گسل كلمرد و با عملكردي عكس آن قرار گرفته است . در حد فاصل گسل هاي اصلي نايبند و در جهتي تقريباً عمود بر آنها گسل هائي وجود دارند كه معمولاً در نزديكي گسل هاي اصلي به طرف جنوب چرخش مي نمايد .
اين گسل ها از شمال به طرف جنوب عبارتند از ، گسل پروده ( رستم ) ، گسل زنوغان گسل قوري چاي و گسل قدير . شيب تمامي اين گسلها به طرف جنوب بوده و به صورت رورانده عمل كرده اند .
نهشته هاي زغالي ترياس – ژوراسيك معمولاً در روي بلوك اين گسل ها ديده ميشود كه تكرار عملكرد اين گسلها به طرف جنوب وسعت و گسترش محدوده هاي زغالي را افزايش داده است .
نواحي زغالدار طبس :
سه ناحيه زغالي مجزا در حوضه طبس وجود دارند كه عبارتند از : نواحي پروده ، نايبند و مزينو .
ناحيه زغال دار پروده :
اين ناحيه در حد فاصل گسل هاي رستم و قوري چاي واقع شده و نهشته هاي ترياس بالائي در آن داراي لايه هاي زغالي قابل كار از نوع كك شو مي باشد .