پیشگفتار
با توجه اهمیت انتقال گاز طبیعی از طریق خطوط لوله، حفظ تأسیسات مربوط به انتقال از خطر تشکیل هیدرات ها بسیار مهم می باشد. ازاین رو در گزارش سه ماهه هفتم کارآموزی تصمیم گرفتیم که در باره این موضوع مطالبی را هر چند خلاصه ارائه نماییم. در این گزارش ابتدا سیستم های آب – هیدروکربن، حلالیت گاز در آب، محتوای آب در گاز طبیعی و روش های اندازه گیری آن و سپس ساختارهای مبنای هیدرات را توضیح می دهیم.
در ادامه مباحث نمودار فازی و شرایط ترمودینامیکی برای تشکیل هیدرات و نیز روش های ممانعت از تشکیل هیدرات و انواع بازدارنده ها را مورد بررسی قرار خواهیم داد. در نهایت روش محاسبه کاهش دمای تشکیل هیدرات توسط تزریق بازدارنده ها ذکر خواهد شد. امید است که مورد توجه واقع شود.
مقدمه
از اوایل قرن بیستم تولید گاز طبیعی با مشکلاتی مواجه شد که در ارتباط با گرفتگی لوله ها توسط ته نشین شدن بلورهایی بود که در ابتدا گمان می رفت بلورهای یخ هستند. این بلورها در حقیقت هیدرات های گاز طبیعی می باشندکه در دماهایی بسیار بالاتر از دمای تشکیل یخ می توانند ظاهر شوند، بلورهای مذکور ترکیبات خارجی (Inclusion Compound) هستند که نتیجه ترکیب آب و بعضی از سازنده های موجود در گاز طبیعی و در اصل متان
می باشند. برای جلوگیری از گرفتگی لوله ها، تأسیسات مربوط به تولید و انتقال باید از خطر هیدرات حفظ شوند.
یکی از راهها برای رسیدن به این هدف خشک کردن گاز می باشد. اگر این امر میسر نباشد شرایط دمایی و فشاری و یا استفاده از ممانعت کننده های تشکیل هیدرات توصیه می گردد. از آنجایی که تشکیل هیدرات به علت حضور آب در گاز طبیعی است، آگاهی از خواص ترمودینامیکی سیستم های آب – هیدروکربن برای تمام فرآیند های گاز طبیعی که در حضور آب انجام می شود، لازم است.
سیستم های آب – هیدروکربن
منشأ آب سازند، لایه های زیرین است. در طول تولید، سطح آبده حرکت کرده (رانش آب) و باعث کاهش افت فشار مخزن می شود. گاهی به علت پدیده مخروطی شدن آب، لازم است که نرخ تولید برخی چاهها محدود شود. به علت تبلور نمک های محلول، حضور آب سازند می تواند سبب کاهش نرخ تولید چاهها شود.
درجه شوری آب سازند از چند صد قسمت نمک در میلیون برای آب تازه تا gr/l 400 برای آب نمک های معینی تغییر می کند. آب سازند ممکن است منشأدریایی داشته باشد، این حالت توسط غلظت های بالای ترکیبات کلراید، خصوصا سدیم کلراید مشخص می شود. گاهی اوقات غلظت سدیم کلراید در آب سازند از غلظت آن در آب دریا هم بیشتر می شود.
حلالیت گاز طبیعی در آب
گازهای طبیعی حتی در فشارهای خیلی کم در آب حل می شوند. طبیعتا میزان حلالیت گاز در آب خالص بستگی به فشار و دما دارد. یک مقایسه در مورد حلالیت هیدروکربن های مختلف در یک دما و فشار مشخص نشان می دهد که حلالیت با افزایش تعداد اتم های کربن بشدت کاهش می یابد. اثر فشار فقط برای هیدروکربن های سبک چشمگیر است. در آب سازند میزان شوری نیز بر مقدار حلالیت مؤثر است. در یک دما و فشار مشخص، حلالیت در آب شور کمتر از حلالیت در آب خالص است.
محتوای آب گاز طبیعی و اندازه گیری آن
محتوای آب گاز طبیعی در شرایط اشباع ذاتا به دما و فشار بستگی دارد. تصحیحاتی می تواند برای ترکیبات گاز و میزان گاز و میزان شوری آب انجام شود. نمک های محلول باعث کاهش فشار جزئی آب در فاز بخار شده و بنابراین محتوای آب در گاز نیز کاهش می یابد. محتوای آب به سه روش می تواند اندازه گیری شود:
الف : توسط بررسی نقطه شبنم؛ در این روش از یک آیینه سرد برای مشاهده دمای میعان آب استفاده می شود. اغلب تشخیص نقطه شبنم آب از نقطه شبنم هیدروکربن ها مشکل است.
ب : توسط جذب آب روی یک جاذب؛ در این روش محتوای آب روی پرکلرات منیزیم جذب شده و بوسیله روش وزن سنجی اندازه گیری می گردد.
ج : توسط جذب در مایع (Karl – Fischer)؛ در این روش که بسیار متداول است آب در یک محلول جذب شده و سپس محتوای آب توسط اندازه گیری مقدار گاز لازم برای خنثی سازی معرف اندازه گیری می شود. (محلول ید، پیریدین و دی اکسید گوگرد در متانول را معرف Karl – Fischer می نامند). اگر تغییرات فشار و دما در تأسیسات معلوم باشد منحنی نقطه شبنم آب موجود در گاز طبیعی را می توان برای تعیین نواحی که قابلیت میعان دارند، استفاده کرد. از اختلاف محتوای آب گاز اشباع در ورودی و خروجی دستگاه می توان مقدار آب میعان شده وجدا شده از گاز را محاسبه کرد.
ساختارهای مبنای هیدرات
در حضور یک گاز سبک، مولکول های آب می توانند ساختار بلوری منظم حفره داری را تشکیل دهند که در آنها مولکول های گاز به دام افتاده اند. با توجه به این ساختار قفسی، هیدرات ها جزء طبقه ترکیبات خارجی هستند که Clathrates نامیده می شوند.
شبکه بلور به دلیل پیوند هیدروژنی بین مولکول های آب شکل می گیرد؛ این شبکه توسط مولکول های گاز که خود را تحت نیروهای واندروالسی در حفرات شبکه بلورها نگه
داشته اند، پایدار شده است. تنها مولکول هایی که در محدوده خاص از قطر مولکولی اند
می توانند ترکیبات خارجی را تشکیل دهند، چرا که مولکول ها باید دارای قطری کمتر از قطر حفره (یا نزدیک به آن) باشند تا بتوانند داخل حفره شوند و از طرفی باید به اندازه کافی بزرگ باشند تا شبکه کریستال را پایدار سازند.
دو ساختار متفاوت شبکه بلوری به نام های ساختار I و ساختار II توسط پراش اشعه X شناخته شده اند. در این ساختارها مولکول های آب تشکیل چند وجهی هایی را می دهند. پنج گوش دوازده وجهی (Pentagonal Dodecahedron) که با علامت 512 مشخص
می شود، قطعه ساختمانی (Building Block) مبنای ساختارهای هیدرات می باشد.
امکان پرشدن کامل فضا توسط دوازده وجهی ها وجود ندارد و به سبب همین محدودیت، لزوما دوازده وجهی ها به همراه سایر چند وجهی ها ساختار هیدرات را تشکیل می دهند.
ساختار I شامل دو حفره کوچک و شش حفره بزرگ می باشد. حفرات کوچک از یک دوازده وجهی و حفرات بزرگ از یک چهارده وجهی با دوازده وجه پنج گوش و دو وجه شش گوش به صورت 51262 تشکیل شده اند. ساختار II شامل شانزده حفره کوچک (512) و هشت حفره بزرگ است که از یک شانزده وجهی با دوازده وجه پنج گوش و چهار وجه شش گوش به صورت 51264 تشکیل شده است. هر یک از این چند وجهی ها حفره هایی را می سازند که می توانند مولکول های گاز طبیعی را برای ساخت هیدرات در خود نگه دارند.
حفره های کوچک (512) ساختارهای I و II و حفره های بزرگ (51262) ساختار I توسط متان تطبیق می یابند. نیتروژن، پروپان و ایزوبوتان، ساختارهای II هیدرات را تشکیل می دهند.
در حالت خالص، متان، اتان، دی اکسید کربن و سولفید هیدروژن، ساختار I هیدرات ها را
تشکیل می دهند. هر چند، از آنجا که مولکول های پروپان و ایزوبوتان فقط می توانند وارد حفرات بزرگ ساختار II شوند، یک گاز طبیعی شامل پروپان و ایزوبوتان عموما ساختار II هیدرات را تشکیل می دهد. نرمال بوتان به عنوان یک سازنده خالص نمی تواند تشکیل هیدرات دهد، هر چند که تشکیل هیدرات وقتی که نرمال بوتان و دیگر سازنده ها مخلوط شده باشند، می تواند صورت گیرد.
یکی از ساختارهای جدید هیدرات، ساختار H می باشدکه اخیرا مطالعات زیادی روی آن صورت گرفته است. در این ساختار، دوازده وجهی 512 به همراه دوازده وجهی 435663 و همچنین چند وجهی 51268 با دوازده وجه پنج گوش و هشت وجه شش گوش، حفرات بزرگ را تشکیل می دهند. حفرات کوچک توسط مولکول هایی مثل Xe، H2S و CH4 و حفرات بزرگ به وسیله مولکول هایی با وزن مولکولی بزرگتر مثل متیل سیکلو هگزان پایدار می شوند. نقشی که ساختار H هیدرات ها در تولید گاز طبیعی ممکن است بازی کند هنوز روشن نیست. با این حال امروزه ثابت شده است که تحت شرایط دمایی و فشاری که فرآیندهای تولید و تأسیسات انتقالی به راحتی با آن مواجه می شوند، هیدروکربن های یافت شده در میعانات و نفت ها به همراه متان می توانند این ساختار جدید هیدرات را تشکیل دهند.
نمودار فازی وشرایط ترمودینامیکی برای تشکیل هیدرات
شکل 7-1 (صفحه بعد) نمای اصلی نمودار فازی را برای وقتی که هیدرات ها توسط ترکیبات خالص تشکیل شده باشند، نشان می دهد. در این نمودار، منحنی 1 فشار بخار هیدروکربن را نشان می دهد. منحنی های 2 ،׳2، ״2 محدوده های تشکیل هیدرات می باشند. تغییر شیب منحنی مربوط به تغییر فاز آب-یخ در LQP (Low quadruple point)، نقطه چهارگانه پایین می باشد. در نقطه LQP، فازهای هیدروکربن گازی، آب مایع، یخ و هیدرات تواماً وجود دارند. تغییر شیب HQP،(High quadruple point)، نقطه چهارگانه بالا مربوط به فاز هیدروکربن می باشد. در نقطه HQP، فازهای هیدروکربن مایع، بخار هیدروکربن، آب مایع و هیدرات تواماً وجود دارند.
شكل 7-1 (صفحه بعد) نماي اصلي نمودار فازي را براي وقتي كه هيدرات ها توسط تركيبات خالص تشكيل شده باشند، نشان مي دهد. در اين نمودار، منحني 1 فشار بخار هيدروكربن را نشان مي دهد. منحني هاي 2 ،׳2، ״2 محدوده هاي تشكيل هيدرات مي باشند. تغيير شيب منحني مربوط به تغيير فاز آب-يخ در LQP (Low quadruple point)، نقطه چهارگانه پايين مي باشد. در نقطه LQP، فازهاي هيدروكربن گازي، آب مايع، يخ و هيدرات تواماً وجود دارند. تغيير شيب HQP،(High quadruple point)، نقطه چهارگانه بالا مربوط به فاز هيدروكربن مي باشد. در نقطة HQP، فازهاي هيدروكربن مايع، بخار هيدروكربن، آب مايع و هيدرات تواماً وجود دارند.
براي تشكيل هيدرات ها، لزوم حضور آب مايع به طور معمول در نظر گرفته شده است. با اين حال Sloan نشان داد كه وجود آب لزوم قطعي ندارد. اگر شرايط ترموديناميكي لازم براي تشكيل هيدرات حاصل شود، عدم حضور آب مايع از نظر سينتيكي تشكيل هيدرات را محدود مي كند، اما آن را غيرممكن نمي سازد، به خصوص اگر هسته هايي براي تشكيل بلور وجود داشته باشد. عموماً تشكيل هيدرات توسط حضور ذرات ريزي كه به عنوان دانه هاي بلور عمل مي كنند، مانند ميكرو بلورها و اجزاي جامد (غبار، محصولات خوردگي)، مساعدت مي شود. اين مساعدت همچنين توسط عواملي كه تمايل به اثرگذاري بر جريان درهم دارند مثل سرعت بالاي جريان، ضربان فشار (Pressure pulsation) و هر آشفتگي ديگري در سيستم انجام مي شود.
براي حذف هيدرات هاي تشكيل شده معمولاً، كافي است كه شرايط دما و فشار خارج از نواحي تشكيل هيدرات قرار داده شود. با اين حال، ناپديد شدن بلورهاي هيدرات ممكن است زمان نسبتاً زيادي را صرف كند و يا دستيابي به آن مشكل باشد. هيدرات هايي كه براي
دوره هاي چند روزه خارج از شرايط تعادل باقي مانده اند، در آزمايشگاهها و مجموعه سيستم هاي كاهش فشارمشاهده شده است. عموماً بلورهاي ميكروسكوپي هيدرات ها براي دوره هاي طولاني بعد از ناپديد شدن ظاهري هيدرات ها باقي مي مانند.
تعيين نقطة تشكيل هيدرات
هنگامي كه مخلوط تشكيل دهنده هيدرات سرد شد، به علت سرماي مورد نياز براي
هسته سازي، اولين بلورهاي هيدرات زير دماي تعادلي تشكيل مي شوند. نقطه تعادل با تشكيل بلورهاي هيدرات و ناپديد شدن آخرين بلور با افزايش تدريجي دما به دست مي آيد.
تغيير فشار در اثر تشكيل يا تجزيه هيدرات در حجم ثابت نشان دهندة نقطه تشكيل هيدرات
مي باشد. به محض مشخص شدن اين نقطه، دما به آرامي افزايش مي يابد تا همه بلورهاي هيدرات ناپديد شوند. نقطه تعادلي در تقاطع منحني هاي سرمايش و گرمايش قرار مي گيرد.
اين روش غير مشاهداتي، بخصوص براي محلول هاي كدر (Opaque Solutions) و در حضور يخ، بسيار مناسب مي باشد.
ممانعت از تشكيل هيدرات و روش هاي آن
شرايط ترموديناميكي مانع شكل گيري هيدرات مي تواند با افزايش دما در يك فشار مشخص يا با كاهش فشار در يك دماي داده شده حاصل شود. اگر عمليات فوق امكانپذير نباشد، ممانعت از تشكيل هيدرات مي تواند با كاهش محتواي آب موجود در گاز توسط خشك كردن يا استفاده از بازدارنده ها انجام پذيرد. بازدارنده ها به عنوان يك ضد يخ عمل مي كنند. آنها عموما از حلال هاي استخراج پذير با فاز آبي، كه باعث تغيير فوگاسيته آب و كاهش دماي تشكيل هيدرات مي گردند، انتخاب مي شوند.
گرمايش
براي بالا نگه داشتن دماي گاز در دمايي بالاتر از دماي تشكيل هيدرات، عايق كاري يك راه حل مناسب براي لوله هاي كوتاه مي باشد، اگر انتقال گاز در فواصل نسبتا طولاني انجام شود، اين روش در كل نامناسب و پر هزينه خواهد بود.
يك سيستم عايق كاري لوله اغلب با يك سيستم گرمايش الكتريكي تركيب مي گردد. گرمايش توسط سيم پيچ گرمايش الكتريكي و يا با القاي جريان الكتريكي در مسير مورد نظر حاصل مي شود. عايق كاري مصرف انرژي را كاهش مي دهد. اين سيستم جلوگيري از تشكيل هيدرات، بخصوص در نواحي قطب شمال مورد استفاده قرار گرفته است.
گرمايش موقتي همچنين مي تواند براي حذف كلوخه هاي (Plug) هيدرات استفاده شود. اين عمليات نياز به چندين احتياط كاري دارد. براي جلوگيري از تنش هاي اضافي در لوله، گرمايش نبايد ناگهاني باشد. لازم است كه ابتدا كلوخه هاي انتهايي ذوب شوند و سپس به سمت مركز پيش روند، تفكيك هيدرات هاي مركز مي تواند باعث خطر فشار بالا همراه با خطر ترك برداشتن لوله شود. با ذوب شدن كلوخه هاي هيدرات، آب تشكيل شده بايد جدا
شود تا از تشكيل يك كلوخه جديد جلوگيري شود. يك راه براي تأمين گرماي مورد نياز، شروع يك واكنش شيميايي گرمازاست. واكنش بين نيتريت سديم (NaNO2) و نيترات آمونيوم (NH4NO3) يكي از مناسب ترين واكنش هاست:
NaNO2 + NH4NO3 → N2 + 2H2O + NaNO3
علاوه براثر گرمايي، نيترات سديم مثل يك بازدارنده تشكيل هيدرات در محلول عمل
مي كند. يكي از معايب اين روش، تشكيل نيتروژن است كه خطر فشار زياد را بالا مي برد.
كاهش فشار
كاهش فشار در دماي ثابت يك روش جهت عملكرد در خارج از محدودة تشكيل هيدرات است. با اين حال، انبساط گاز كه عموما همراه با افت دما مي باشد با تأثير مطلوب آن مقابله مي كند. بنابراين همان طور كه تحقيقات نشان داده است انبساط انتروپي ثابت و حتي آنتالپي
ثابت، تشكيل هيدرات را مساعد مي كند. كاهش فشار اگر تقريبا به صورت همدما انجام شود فقط مي تواند كلوخه هاي هيدرات را حذف كند. اين مطلب نشان مي دهد كه خط لوله عايق نيست و همچنين فرآيند تبخير آني به اندازه كافي كند است.
معمولا كاهش فشار فقط در بخشي از لوله كه مي تواند عايق شود اجرا مي گردد. براي جلوگيري از هرگونه خطر پرتاب كلوخه (Projection)، اين عمل بايد همزمان در دو طرف آن انجام شود.
بازدارنده ها
نمك ها : الكتروليت ها بازدارنده هاي بسيار مؤثري هستند. نمك ها در محلول با جذب دو قطبي هاي حاصل از مولكول هاي آب عمل مي كنند. اين مولكول ها بيشتر تمايل دارند كه با يون ها تركيب شوند تا اينكه اطراف مولكول هاي گاز موجود در محلول، شبكه تشكيل دهند. بدين ترتيب در يك فشار مشخص، تشكيل شبكه هاي هيدرات از مولكول هاي آب نياز به دماي كمتري دارد. به همين دليل حلاليت گاز در آب نيز كاهش مي يابد. بنابر تحقيقات انجام شده، نمك هايي كه بيشترين اثر بازدارندگي را دارند مربوط به كاتيون هاي زير مي باشند:
AL3+ > Mg2+ > Ca2+ > Na+ > K+
بيشتر كلرايدها، بويژهNaCl ، KCl، MgCl2، CaCl2و AlCl3 مي توانند به عنوان بازدارنده استفاده شوند. اغلب كلريد كلسيم به علت كارايي و قيمت پايين انتخاب مي شود. سولفات ها، بويژه Na2SO4، MgSO4 و Al2(SO4)3 هم، مورد استفاده قرار مي گيرند. فسفات ها و بويژه فسفات سديم Na3PO4 نيز مناسب هستند.
در حضور آب سازند، به حساب آوردن نمك هاي محلول جهت برآورد خطرات تشكيل هيدرات لازم است. با اين حال با توجه به خطر خوردگي و ايجاد رسوب، عملا استفاده از نمك ها به عنوان بازدارندة هيدرات، بسيار كم است.
الكل ها
الكل ها، بويژه گليكول ها و متانول، به طور بسيار گسترده اي به عنوان بازدارندة هيدرات، مورد استفاده قرار مي گيرند.
بين گليكول ها، اتيلن گليكول يكي از بهترين بازدارنده هاي هيدرات است كه به علت وزن مولكولي پايين تر، در يك غلظت خاص، بيشتر از دي اتيلن گليكول و تري اتيلن گليكول مؤثر است. با وجود اين استفاده از دي اتيلن گليكول ممكن است براي كاهش هرز رفت حلال در گاز قابل توجيه باشد. چنانچه قرار باشد گاز پس از عبور از لوله انتقال، دهيدراته شود، دي اتيلن گليكول مي تواند به عنوان تنها حلال طي مراحل انتقال دهيدراته كردن استفاده گردد. گليكول ها اين مزيت را دارند كه به راحتي در فاز مايع قابل بازيافت بوده و توسط تقطير بازيابي شده و به سيستم برگشت داده مي شوند ولي اين عيب را دارند كه ويسكوزيته آنها نسبتا بالا مي باشد.
متانول به علت كارايي، قيمت پايين و در دسترس بودن، بيشتر به صورت موقتي براي تخريب
كلوخه و هم به صورت دائم براي جلوگيري از تشكيل هيدرات بكار برده مي شود. متانول ويسكوز نبوده و خورنده نيز نمي باشد. با وجود اين فشار بخار بالاي آن سبب اتلاف اساسي آن در فاز گاز مي گردد. علاوه بر اين بازيافت متانول توسط تقطير نسبتا گران است. بنابراين اغلب، متانول به طور دائمي و بدون بازيافت مصرف مي شود.
ساير بازدارنده ها
آمونياك بازدارنده بسيار مؤثري است، اما خورنده و سمي بوده و كربنات هاي حاصل از واكنش آن با دي اكسيد كربن در حضور آب، مي توانند تشكيل رسوب جامد بدهند. همچنين فشار بخار آمونياك زياد بوده و بازيافت آن مشكل مي باشد.
مونو اتانول آمين نيز به عنوان يك بازدارندة هيدرات توصيه شده است. اين ماده در غلظتي خاص مؤثرتر از دي اتيلن گليكول بوده و در صورتي كه بتوان از آن براي شيرين سازي گاز هم استفاده كرد، جذابيت بيشتري مي يابد.
اخيراً بازدارنده هاي جديدي بررسي شده اند كه حتي در غلظت هاي كم هم از تجمع هيدرات ها جلوگيري مي كنند. از آنجا كه آب در فاز مايع هيدروكربني پخش شده است، بازدارنده ها كمك مي كنند تا سوسپانسيوني از بلورهاي هيدرات به دست آيد كه بدون كلوخه شدن در لوله يا ايجاد افت فشار بيش از حد انتقال داده شود.
بازدارنده هاي سينتيكي نيز كه موجب تأخير در ظهور هسته بحراني شده و سرعت تشكيل هيدرات را كاهش داده و از فرآيند تجمع هيدرات ها جلوگيري مي كنند، تحت بررسي
مي باشند. اين قبيل بازدارنده ها ممكن است در غلظت هاي كمتر از يك درصد وزني مؤثر باشند، ولي قبل از اينكه به طور گسترده كاربرد عملي پيدا كنند، نياز به مقدار بيشتري آزمايش و توسعه دارند.
كاهش دماي تشكيل هيدرات توسط تزريق بازدارنده ها
Hammer Schmidt يك فرمول تجربي براي كاهش دماي تشكيل هيدرات ناشي از افزايش يك بازدارنده، پيشنهاد كرد:
ΔT = KH/M(W/(100-W))
كه در آن :
W = غلظت بازدارنده (كسر مولي)
M = وزن مولكولي بازدارنده
KH = عامل تجربي، برابر با 1297 براي مولكول هاي متانول، پروپانول و آمونياك و برابر با 2222 براي اتيلن گليكول.
ΔT = كاهش دماي تشكيل هيدرات به علت حضور بازدارنده (Cْ(
معادله فوق فقط مي تواند براي غلظت هاي محدودي از حلال ها استفاده شود. به طور مثال براي متانول، كسر مولي بايد كمتر از 2/0 باشد. Bucklin و Nielsen رابطه زير را كه در مورد متانول مي تواند تا كسر مولي 8/0 مورد استفاده قرار گيرد، پيشنهاد كردند:
ΔT = -72 ln (1-Xs)
در معادله فوق Xs معرف كسر مولي حلال در فاز آبي و ΔT معرف كاهش دماي تشكيل
هيدرات بر حسب درجه سانتيگراد مي باشند. همه روش هاي محاسباتي اخير، مدل هاي ترموديناميكي را مورد استفاده قرار داده اند كه از مدل Vander Walls & platteeuw مشتق شده اند. هم اكنون روش هاي محاسباتي به صورت نرم افزار ارائه شده اندكه
تعادل هاي بخار- مايع- جامد را در حضور بازدارنده هاي استاندارد مثل NaCl، متانول، مونو، دي و تري اتيلن گليكول محاسبه مي كنند.
نتيجه گيري
در سال هاي اخير مسألة مربوط به تشكيل هيدرات در خطوط لوله، بويژه با گسترش
سيستم هاي توليد زير دريا، اهميت رو به رشدي يافته است. جست و جو براي بهينه سازي اقتصادي نيازمند دانش پيشرفته در اين زمينه مي باشد. گسترش تكنيك هاي جديد براي جلوگيري از تشكيل و يا حداقل تعيين هيدرات ها نيز خود معرف يك رقابت اقتصادي است.
پايان